بـه بـهتـر طالع و فرخـنده تـر فالدوم روز رجــب در نــون الــف ذالبـه نـظـم آوردم این درد دل ریشبه هر کس باز گفتم قصه خویشدو هفتـه هفتـصـد بـکر از عمار…
بـه بـهتـر طالع و فرخـنده تـر فال | دوم روز رجــب در نــون الــف ذال |
بـه نـظـم آوردم این درد دل ریش | به هر کس باز گفتم قصه خویش |
دو هفتـه هفتـصـد بـکر از عماری | بــرآوردم چــو خــاطــر کــرد یـاری |
غرض آن بـود کین ابـیات دلسـوز | کـند صـاحـبـدلـی بـر مـن دعـائی |
ببخشد حق بر این دلسوزی من | بــود کــان مــاه گــردد روزی مــن |
سخـن سازان که دل پـرنور دارند | غـــم دیــوانــه را مــعـــذور دارنــد |
حـدیثـم چـون ندارد رنگ و بـوئی | که خواهد کرد او را جـستـجـوئی |
ز مـا دانـا دلـان مـعـنـی نـجـوینـد | دماغ آشـفـتـگـان آشـفـتـه گـویند |
کنون وقت اسـت اگر کوتـاه گیرم | سـوی خـاموش گشتـن راه گیرم |
کـسـی را پـای دل در گـل مبـادا | چـنین کـار کـسـی مـشـکـل بـادا |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج