خوب شد كه زود رفت حرف ديگر نزد(علي اكبر خالقي)
عنوان : يك نگاه
شاعر : علي اكبر خالقي «موحد»
خوب شد كه زود رفت حرف ديگر نزد
بر دل شكسته ام باز خنجري نزد
بي كسي و خستگي، انتظار و انتظار
غير غم به خانه ام هيچ كسي سري نزد
روح من كه بار داد سبز شد جوانه زد
غير شوكران عشق هيچ ساغري نزد
آسمان غربتم بي پرنده مانده است
سايه ي كبوتري بر سرم پري نزد
عشق را به من سپرد حرف آخري نداشت
ماند و يك نگاه كرد و حرف ديگري نزد