حسین خیراندیش
آنکه با خلوت نشینان خلوت دل میکند
در حریم سینه اش رازیست که با دل میکند
در شب تاریک به خلوت مینشیند لحظه ای
بر حریم کوه دوست جانانه منزل میکند
میشود هم راز معبود خودش در نیمه شب
رازی هست در نیمه شب از دوست واصل میکند
ای خوشا آنکس که هم رازش بود در نیمه شب
راز شب را گر بداند عشق نازل میکند
بحره ای دارد وصال دوست با خلوت نشین
چون گناهش آن زمان با مهر باطل میکند
پاک میگردد دلش از عیش و نوش این جهان
همت دوردانه را آن جا دگر دل میکند
در حریم خلوتش راهی ندارد هر کسی
غیر آن مرد خدا چون کار عادل میکند
ناظم اندر خلوت دوست میروید هر صبح و شام
این دلم هر دم هوای محرم دل میکند
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران