محمد جوکار
قد کشیده صد غزل ، هنگامه ی رقصیدنت
کوچه ی دل ، پر شده از مژده ی تابیدنت
تا نسیم یاد تو ، پیچیده در آیینه ها
پنجره ، در انتظار لحظه ی باریدنت
مثل باران ، مثل بودن ، مثل رقص قاصدک
مثل عطر عاشقی ، در کوچه ها پاشیدنت
عاشقانه دوستت دارم ، بیا نزدیک تر
حضرت آغوش گرمم ، مقصد کوچیدنت
قصه ی تو ، غصه ی یلدای بی پایان من
خلسه ی رویاییِ با اشتها بوسیدنت
می نشینم روز و شب ، در اعتکاف چشم تو
می کشم بر بوم قلبم ، طرحی از خندیدنت
غرق در “یاس خیال ” آرزوها می شوم
دلخوشی های من امید دوباره دیدنت
بسم رب العشق و آغاز لبت و نقطه چین
میرسد روزی دوباره ، فصلِ بوسه چیدنت.
م.ج.یاس خیال 1394.10.21
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران