خجالت مي كشم نام تو را بر عرش بنگارم(محمد علي محمدي)
عنوان : براي همه شهيدان
شاعر : محمد علي محمدي
خجالت مي كشم نام تو را بر عرش بنگارم
و يا حتاكنار آيه هاي وي بگذارم
طمع در طعم هستي پاي تا سر بي وحجودي، من
تو پا تا سر تماشا،بر من و احوال ناچارم
تداعي در تداعي حسرت همزات پنداري
تأسف در تأسف اين ريكاري كه من دارم
وجاهت نامه ي تدبير در مشت فزون خواهي
و حاشا يك قدم گر همره تقدير بردارم
نماز ناز بر سجاده هاي آز، طولاني
و نامي از تو گاهي بر زبان نفس بيمارم
امان از لحظه هاي روبه رو با م=ناگزيري ها
كه بايد يادهايت را به دست باد بسپارم
نمي خواهم به ياد آري رفاقت داشتم با تو
ندارد شرط آساني رفاقت تا به جاي آرم
اگر شرط است همراهي، توبي همراه رو كردي
به سوي عرش اكنون من قدم هاي تو بشمارم؟
مخوان يادم كه يار از يار گاهي حال مي پرسد
مپرس احوال، از حال خود اي جان سخت، بيزارم
زكوي يار مي آمد نسيمي، تن زدي اما
به پرواز آمدي بي جسم خويش و جان تبدارم
نه در من تاب همراهي، نه در تو طاقت ماندن
وفا سخت و جدايي سخت تر، آشفت بازارم
شرف مخدوش و عزت پايمال وزندگي زايل
چه باقي مانده از «ريحان» كه بر آن پاي بفشارم؟
منبع : از حنجره ي كارون، مجموعه شعر دفاع مقدس شاعران استان خوزستانبه كوشش بهمن ساكي