یکی در نشابور دانی چه گفتچـو فرزندش از فرض خفتـن بـخفت؟تـوقع مدار ای پـسـر گر کسـیکه بـی سعی هرگز بـه منزل رسیسمیلان چـو بـر می نگیرد قدموجودی است بی …
یکی در نشابور دانی چه گفت | چـو فرزندش از فرض خفتـن بـخفت؟ |
تـوقع مدار ای پـسـر گر کسـی | که بـی سعی هرگز بـه منزل رسی |
سمیلان چـو بـر می نگیرد قدم | وجودی است بی منفعت چون عدم |
طمع دار سود و بـتـرس از زیان | کـه بـی بــهـره بــاشـنـد فـارغ زیـان |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج