فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

حلیم نژند – ناگزیری


برگرفتی چهره ات یکباره تو از شهر ما
کینه انگیختی چرا از خوشی و از قهرما
آن طرف تلخی صبر و این طرف روز وداع
آن طرف جامی بنوشی این طرف از زهرما
آرزوهایی چو کان ها نگشوده ز کوه
بی خبر تاریخ ها بگذشته از دهر ما
دیگران را بخت بگشادند از هر قید و بند
لیک دامی میکشند صیاد ها از بهر ما
هرکی را دریای آب جاریست از جوی آرزوش
ای دریغ دریای خون جاریست ز زروی نهر ما
هرچه میخوانند و میپرسند نیک آید نظر
بد به گوش آید هرچه از صدای جهر ما
قطره قطره میـــشود دریـــا به اقبــــالشان
خشک میگردد بزرگ آبی ولی از بحر ما


شاعر حلیم نژند

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو