فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

حسن جعفری – سراب


تا چشم کار می کند این جا سراب هست
عالم تمام جلوه ی پشت نقاب هست

هرچیز هست گشت شبی نیست می شود
بنیان زندگی همه بر روی آب هست

اسب عدم به تاخت چنان می نهد قدم
گویی کنون زمین و زمان در شتاب هست

دنیا به سوی نیست شدن پیش می رود
زیرا که لحظه لحظه ی آن اضطراب هست

این جا به غیر رنج چه چیزی به ما رسید
خوشحالی ات رفیق مثال حباب هست

چون هیچ کس به عمق حقایق نظر نکرد
ابهام های آدمیان بی جواب هست

هرکس بنا به فلسفه ای زندگی کند
این حال و روز من سر آن انتخاب هست

یک حس و حال تازه به قلبم خطور کرد
عکسی از آن نشسته چنان نقش قاب هست

دلگیر گشته ام غم من عقل و هوش برد
میلی اگر به دست و به چشم شراب هست

آن قدر حرف های نگفته به لب بماند
این گفتگوی ما جهت فتح باب هست

شاعر حسن جعفری

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو