کـدام رنج کـه آن مـرمـر انگـشـت نصـیبکـدام غـم کـه بـدان مـر مـرا نـبـود نـویداگر غم دل من جـمله عـمری می بـودیبـه گیتی اندر بی شک بـماندمی جاویدهـمـی…
کـدام رنج کـه آن مـرمـر انگـشـت نصـیب | کـدام غـم کـه بـدان مـر مـرا نـبـود نـوید |
اگر غم دل من جـمله عـمری می بـودی | بـه گیتی اندر بی شک بـماندمی جاوید |
هـمـی بـه پـیچـم از رنـج چـوشـوشـه زر | همی بلرزم بر خویشتن چو شاخک بید |
امـیـد نـیسـت مـرا گـر کـسـی امـید بـود | امـیـد مـنـقـطـع و مـنـقـطـع امـیـد امـیـد |
نگر چگونه بود حال من که در شب و روز | چرا غم از مهتابـست و آتش از خورشید |
سـپـید گشت بـه من روی روزگار و کنون | همـی سـیاه کـند روزگـارم اینت سـپـید |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج