فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 24 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

تناقض

امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

غزلی قدیمی با نام ” تناقض ” از کتاب ” هیجان آبی” پر از پارادوکس
و جناس و ایهام و قوافی درونی و ….. در بحر رجز، تقدیم به سروران
و دوستان مهربانم.
_____________
بــا مـن مــُدارا می کــنی امـا چـرا بـا جـنگ و خون؟
بـا عشـق ِ من تـا می کـنی در حالـی از نیرنگ و خون

می ســازی اما بـا جـفــا، می بـوســـی امـا در خـفــا
می رقصــی اما بی صـدا بـا ضـربـی از آهـنگ و خون

میخــواهمت، کـو ،نیستی، روشــن بگـو پس کیستی؟
با آب و آتش زیستی؟ سردی تو گرمی؟سنگ و خون

یـک روز خــوابـم می کــنی، روزی خـرابـم می کنی
چون شمع آبم میکنی،کی شـد یـکی، فرهنگ و خون؟

بــا مهــــربــانــی آمــدی، بـا یـک تـبــانی پـا زدی
یا خوب شو یا کن بدی، چون خسته ام از رنگ و خون

انـگار یـادت رفـتـه بـاز از عشـق ِ من شـد سـفره باز
از کـفر گـویی تا نمــاز، مـاندم میـان ِ گــَـنگ و خون

دوری ولــی نـزدیـکـمی، نزدیک و دوری یـک کمـی
همواره میسـازی غمـی، نزدیک و صد فرسنگ و خون

یک شب به آغـوشت منـم، یک شب شـود تنـها، تـنم
در پیــله ات غـم می تـنـم، قلبـم کـُنی دلتنگ و خون

امشـب سـخن سـنـجم تـو را، فـردا پُـر از رنجم چرا؟
عشـقی بـه من کردی عـطا، امـا چـرا بـا جنگ و خون؟
___________________________________
مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران