به آتش مي كشم از شوق امشب پيكر خود را(علي اكبر خالقي)
عنوان : انتظار
شاعر : علي اكبر خالقي
به آتش مي كشم از شوق امشب پيكر خود را
كه تا ريزم به پايت صبحدم خاكستر خود را
براي روز موعدي كه با خورشيد مي آيي
پر از گل كرده ام اوراق سبز دفتر خود را
كليد آسمان در دست هاي مهربان توست
بيا تا پر كنم از عشق امشب باور خود را
به ساحل آمدي افسوس مثل موج برگشتي
به زانو داشتم وقتي سر هم سنگر خود را
ببار اي آفتابي تر در اين تكرار تاريكي!
كه برگيرم ز چشمانت نگاه آخر خود را