فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

بدون شرح

محمد خسروی فرد

گفت دانایی که در این دور و ور
نیست آسایش برای اهل شهر
مردمان بیکار و معتاد و ضعیف
کوچه گرد و حال گند و باربر
وان یکی مدرک به دست و باسواد
گشته از این شهر تاریک دورتر
کس ندیده این جوان شهر ما
ریخته دندان و اشک و موی سر
یا به زندانی که در خویش ساخته
مانده در بند حصاری نیست در
گفت با آهی جوان نسل ما
چیست تکلیفم به عنوان بشر
لقمه نانی و پناهی زیر سقف
ما نداریم انتظاری بیشتر
ما نوشتیم و نوشتن پیشتر
جمله خوابند کس نخواند این اثر

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران