با گل، بهار، جلوه ي ديگر، گرفته است( حميدرضا حامدي)
عنوان : بوي كبوتر
شاعر : حميدرضا حامدي
با گل، بهار، جلوه ي ديگر، گرفته است
بلبل، جنون عاشقي، از سر گرفته است
قرآن و تنگ ماهي و آيينه اي كه گرد
دستي به مهرباني از آن برگرفته است
بي تو دوباره، لحظه ي تحويل سال شد…
سالي كه ابتداش، به آخر گرفته است
آري درست بيست بهار است، مثل تو
شادي از آشيانه ي ما، پر گرفته است
تنها، سكوت بوده جواب يتيم تو…
حرفي بزن! اگر نه، نگاهي، تبسمي…
كاري كن اي پدر! دل مادر، گرفته است
من حتم دارم آمده اي، عيد ديدني
اين خانه باز، بوي كبوتر گرفته است
وضعيت هواي من ابري ست، اي غزل!
يك جبهه بغض، پشت تو، سنگر گرفته است