شده ام قورباغه ،یک دوزیست کامل
از تناقض سرشار،مثل خُل با عاقل
در حیاط خلوت ،بی خدا، بی پروا
همدمم ماهواره ،باده نوشی خوشدل
در خیابان امّا ،طور دیگر هستم
تهِ ریشی دارم ،بر لبانم بِسمِل
در اداره محکم ،معتقد ، با ایمان ،
در فراقت بیدین ،کافری مستعمل
حال و روزم بد نیست،پرسه در پندارم
زندگی را چیدم ،گرد خود چون پازل
کودکی تا پیری ،فارغ از اندیشه
بوده ام گوساله ،گشته گاوی کامل
در تمام عمرم، بیغمی خوشحالم
باقی عمرم نیز مثل قبلش مهمل.
از تناقض سرشار،مثل خُل با عاقل
در حیاط خلوت ،بی خدا، بی پروا
همدمم ماهواره ،باده نوشی خوشدل
در خیابان امّا ،طور دیگر هستم
تهِ ریشی دارم ،بر لبانم بِسمِل
در اداره محکم ،معتقد ، با ایمان ،
در فراقت بیدین ،کافری مستعمل
حال و روزم بد نیست،پرسه در پندارم
زندگی را چیدم ،گرد خود چون پازل
کودکی تا پیری ،فارغ از اندیشه
بوده ام گوساله ،گشته گاوی کامل
در تمام عمرم، بیغمی خوشحالم
باقی عمرم نیز مثل قبلش مهمل.
شاعر احمدیزدانی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو