آي! برخيز قلندر به سرافشاني باز( تقي پور متقي)
عنوان : غيبت طولاني
شاعر : تقي پور متقي
آي! برخيز قلندر به سرافشاني باز
تيغ برگير و بنه پاي به مهماني باز
نوبت عربده جويان نخستين رفته است
آي، ماييم و همان شور غزل خواني باز
زره از تن بگشاييم چو فرمايد عشق
و ببنديم كمر بر تب عرياني باز
زلف مجموع نگار را به كف آيد، گيريم
مشك تر از شكن زلف پريشاني باز
صبح اميدي و در پرده ي غيب ماندي
سر بر آر از پس اين غيبت طولاني باز
*
اي كه گفتي :« هوس گريه ي پنهان دارم
ميل شبگردي در كوچه ي باراني باز»
اينك اين ما و همان كوچه ي باراني تو
اينك اين ما و همان گريه ي طوفاني باز
اين چه بي گاه سكوت است بخوان، آي! بخوان
هم از آن دست كه مي دانم و مي داني،باز