سجاد صادقی
سلام آقای خوب ، سلام مشکل گشا
منم سجاد بد ، گدای رو سیا (ه)
میان کوچه ها ، تو را گم کرده ام
کجای این جهان ، بجویم من تو را ؟
نمیبینی مرا ، که مشتاق توام؟
و میسوزم شبی ، در این حال و هوا
خودت را به دلم ، نمایان کن شبی
که من خسته شدم ، از این بی راهه ها
تمام هستی ام ، شده شک و شبح
کمک کن تا شوم ، از این شبهه رها
تویی آقای خوب ، تویی علم الیقین
تویی سالار دین ، تویی علم خدا
چگونه میشود ، تو را پیدا کنم
میان ندبه ها ، کدامین جمعه ها ؟
فرج ها خوانده ام ، برای دیدنت
برای وصل تو ، چقدر است خون بها ؟
منم عبد فقیر ، تویی آقای خوب
به دنبال تو باز ، بگردم تا کجا ؟
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران