پرستش مددی
شبیه ماه بخوان از نگاه من هر شب
که عشق می شود آغوش ماه من هر شب
به بغض های تو احساس مادری دارد
کبوتری که بپیچد در آه من هر شب
چقدر عاشق یک بار از گناه تو ام
بپیچ در بغلم با گناه من هر شب
پرنده ها به غزلخوانی تو مشغولند
و باغها همه در کوره راه من هر شب
تو اتفاق قشنگی که ناز می افتی
میان ساده ترین اشتباه من هر شب
نفس کشیدن تو در غزل چه بی رحم است
شبیه ابروی تو در پگاه من هر شب
رسیده ام به قماری که با تو می بازد
دلی شکسته ولی دلبخواه من هر شب
“پرستش” تو اگر در ترانه ها جرم است
نماز عشق بخوان در پناه من هر شب
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران