سمانه حاتمی
کمی بی بهانه، چقدر عاشقانه…
پر از شِکوه و غصه و بی کسی…
دلم پَر کِشد سویِ تو … ای دریغ!!
چه کس را بدانی تو یار غیر من؟؟
چه کس می شود یارِ تو؟، یارِ من؟؟
چه کس ماهِ تو می شود یارِ من؟، جایِ من؟؟
گلرخی آمد و گر نشست بر دلت….
تو آسان مَبَر از دلت عشق من…
گر گُزیند دلت ، دلبری ناب و ناز….
دلم ناله ها سر دهد اندرون حال خود… زار و زار…
تو کز حالِ من اینچنین آگهی…
مَزن آتشم اینچنین گَهگَهی…/.
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران