محمدرضا حلاج
عزیز من تو بیایی ، شبم چراغانیست
برای دیدن چشمت ، نگاه بارانیست
نیامدی به سرایم ، مگر پریشانی ؟؟؟
چه جای شکوه ، به خوابم بیا به مهمانی
تو میهمان شب و خوابهای گنگ منی
بخواب دلبر خوبم ، گل قشنگ منی
من از لبان تو در خواب بوسه ها چیدم
و از نبات و عسل بود آنچه می دیدم
برای خواب مهیا شدی ؟ بیادت هست ؟
نگه کنی و ببینی کجا ” رضا ” یت هست !!!
تو را درون دلم دارم ای گل شب بو
عزیز من تو به خوابم بیا ” نفس بانو ”
بخش مثنوی | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران