فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 1 خرداد 1403

نرگس

قاسم پیرنظر

نرگس
هرطرف مینگرم روی توپیدا نرگس
پابه هر جا بنهم عطر تو آنجا نرگس

گر چه پائــیز منم و تو بهاری هـنوز
چه کنم دردلم ازعشق تو غوغا نرگس

خیره برچشم تو ماندم تبت افـتاده بجان
دلم آویزه مـویــت شده ، شـــیدا نرگس

مُطمئناً تو همانی که همه منتظرند
من و من های جهان محو تماشا نرگس

کالبد را همه دســـــتور تسجُسّس دادم
گفتـنم موج مـنم ، عشق تو دریا نرگس

کـــوه بودم همه تن بســتر آئین غرور
خاک پایت شده ام غــرق تمـنّا نرگس

نیمه شب با دلم از ماه ترا پرسیدم
او زبان آمد و گفت عـضو پریها نرگس

تا سحر عشق تو شد شمع ومن پروانه
دورتو گشـتم وگـفــتم گل رویـا نرگس

منکه دلـداده سلیمم و تو هسـتی دمساز
دل ودینم همه تو ، فاتــح دلـــــها نرگس

پیرنظر “سلیم”

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران