فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 15 اردیبهشت 1403

مرده ها در راهند،ناتاشا امیری

مرده ها در راهند،ناتاشا امیری

انتشارات ققنوس

داستان چند نسل از یک خانواده را داریم دخترهایی که به دنیا می آیند هر کدوم سرشت و سرنوشتی دارند و فرزندان اونها . مهوش زنی که طینت بدی داره بوالهوسه افسون دختر آرمانی خانواده آتشه که عاشق کسی شده و با فرد دیگری ازدواج می کنه پری دختر مهوش با مدری که دیگر دوستش ندارد روفیا دوست مهوش و درگیر مشکلات او پارمیس تنها دختر مورجانه دختر سیاه چشم و …. یک داستان در هم تنیده از اونایی که رفت و آمدهای زمانی زیادی داره انگار تو خواب و خیال می گذره و … چه جوری بگم یه جوری مثلا منو یاد سموفنی مردگان می اندازه اما خوب ضعیف تر از اونه چون هم حالت تکرار داره هم شفافیت اونو نداره شخصیت ها درگیرت نمی کنن در حخقیقت بیشترین مشکل من با کتاب اینه که به شخصیت ها متصل نمی شم و نمی فهم احساساتشون رو ولی داستان سختی بوده و تا یه حدودایی هم از پسش براومده در کل بد نیست

قسمت های زیبایی از کتاب

بلبل هفت تا بچه می یاره یکی بلبل می شه!

سیاست به چه در می خوره وقتی نمی شه تسلیم ابتذال زندگی نشد .

اگه تصمیم گرفته باشی دلیل خیلی وقایع دنیا رو نادیده بگیری هیچ بحثی نمی تونه قانعت کنه .

وقتی باورهایی که برایش جنگیدی مردند تو هم مرده ای !

بهترین چیزا وقتی پیش می یاد که انتظارشو نداری فدات شم !

اگه عشق باشه فقط هست بدون هیچ فاعل و مفعولی … حتی ربطی هم به لیاقت طرف مقابل نداره .

نباید به کسی که چیزی برای از دست دادن در ارتباط با خودش نداشت اعتماد می کرد.

بودن با او هیچ وقت به معنای پر کردن تنهایی نبود اما با وجود همه چیز هنوز هم دوستش داشت .

در این دنیا نمی شود به عشق واقعی رسید حتی اگر خیال کنی واقعا به آن رسیده ای .

واسه رسیدن به چیزی که می خوای یه جوری دروغ بگو که عرش خدا بلرزه .

خیلی چیزا هس اگه صبح تا شوم خودتو خفه کنی مال تو نیس ، مال تو هم نمی شه .

اگر یاد بگیریم خودمان باشیم ، دیگران هم یاد می گیرند ما را آن طور که هستیم بپذیرند .

فکر کردن به آخر هر چی شیرینیش را تلخ می کنه .