از کوچه ی ماهم گذری کن گذری کن
بر عاشق زارت نظری کن نظری کن
این سوز و گدازم همه از مهر تو بوده
اینبار تو بیای و خطری کن خطری کن
لب را که گشودم ز تو، از عشق سروده
بر خانه ی ویران شده ام هم سفری کن
مهمان دلم شو که شبی بد گذرانی
وز بابت این عشق ضرری کن ضرری کن
آتش تو بزن خانه ی ویرانه ی من را
ویران بنما خانه و آشوب گری کن
بر عاشق زارت نظری کن نظری کن
این سوز و گدازم همه از مهر تو بوده
اینبار تو بیای و خطری کن خطری کن
لب را که گشودم ز تو، از عشق سروده
بر خانه ی ویران شده ام هم سفری کن
مهمان دلم شو که شبی بد گذرانی
وز بابت این عشق ضرری کن ضرری کن
آتش تو بزن خانه ی ویرانه ی من را
ویران بنما خانه و آشوب گری کن
فی البداهه بود به بزگواری خود بزرگان ببخشند
شاعر محمدصادق قدرتی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو