شماره ١: عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدندشماره ٢: طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت برآیدشماره ٣: باز شیری با شکر آمیختندشماره ٤: آن شکرپاسخ نباتم می دهدشمار…
- شماره ١: عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
- شماره ٢: طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت برآید
- شماره ٣: باز شیری با شکر آمیختند
- شماره ٤: آن شکرپاسخ نباتم می دهد
- شماره ٥: خنب های لایزالی جوش باد
- شماره ٦: موشکی صندوق را سوراخ کرد
- شماره ٧: بار دیگر یار ما هنباز کرد
- شماره ٨: شهر پر شد لولیان عقل دزد
- شماره ٩: خلق می جنبند مانا روز شد
- شماره ١٠: چون مرا جمعی خریدار آمدند
- شماره ١١: ساقیان سرمست در کار آمدند
- شماره ١٢: اندک اندک جمع مستان می رسند
- شماره ١٣: هر چه آن خسرو کند شیرین کند
- شماره ١٤: خنده از لطفت حکایت می کند
- شماره ١٥: عشق اکنون مهربانی می کند
- شماره ١٦: عمر بر اومید فردا می رود
- شماره ١٧: عاشقان پیدا و دلبر ناپدید
- شماره ١٨: برنشین ای عزم و منشین ای امید
- شماره ١٩: ای خدا از عاشقان خشنود باد
- شماره ٢٠: نه فلک مر عاشقان را بنده باد
- شماره ٢١: هر که را اسرار عشق اظهار شد
- شماره ٢٢: هر چه دلبر کرد ناخوش چون بود
- شماره ٢٣: صاف جان ها سوی گردون می رود
- شماره ٢٤: هر زمان لطفت همی در پی رسد
- شماره ٢٥: شب شد و هنگام خلوتگاه شد
- شماره ٢٦: مرگ ما هست عروسی ابد
- شماره ٢٧: از دل رفته نشان می آید
- شماره ٢٨: گل خندان که نخندد چه کند
- شماره ٢٩: گر نخسپی شبکی جان چه شود
- شماره ٣٠: هر کجا بوی خدا می آید
- شماره ٣١: گر نخسپی شبکی جان چه شود
- شماره ٣٢: خشمین بر آن کسی شو کز وی گزیر باشد
- شماره ٣٣: بعد از سماع گویی کان شورها کجا شد
- شماره ٣٤: باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد
- شماره ٣٥: آن ماه کو ز خوبی بر جمله می دواند
- شماره ٣٦: در عشق زنده باید کز مرده هیچ ناید
- شماره ٣٧: گر ساعتی ببری ز اندیشه ها چه باشد
- شماره ٣٨: مرغی که ناگهانی در دام ما درآمد
- شماره ٣٩: بیمار رنج صفرا ذوق شکر نداند
- شماره ٤٠: پیمانه ایست این جان پیمانه این چه داند
- شماره ٤١: از چشم پرخمارت دل را قرار ماند
- شماره ٤٢: ای آن که از عزیزی در دیده جات کردند
- شماره ٤٣: یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
- شماره ٤٤: ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آید
- شماره ٤٥: جز لطف و جز حلاوت خود از شکر چه آید
- شماره ٤٦: مر بحر را ز ماهی دایم گزیر باشد
- شماره ٤٧: گفتم مکن چنین ها ای جان چنین نباشد
- شماره ٤٨: عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش آمد
- شماره ٤٩: برجه ز خواب و بنگر نک روز روشن آمد
- شماره ٥٠: گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند
- شماره ٥١: وقتی خوشست ما را لابد نبید باید
- شماره ٥٢: نی دیده هر دلی را دیدار می نماید
- شماره ٥٣: ای دل اگر کم آیی کارت کمال گیرد
- شماره ٥٤: لطفی نماند کان صنم خوش لقا نکرد
- شماره ٥٥: قومی که بر براق بصیرت سفر کنند
- شماره ٥٦: آتش پریر گفت نهانی به گوش دود
- شماره ٥٧: بلبل نگر که جانب گلزار می رود
- شماره ٥٨: جانا بیار باده که ایام می رود
- شماره ٥٩: چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد
- شماره ٦٠: چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد
- شماره ٦١: به حرم به خود کشید و مرا آشنا ببرد
- شماره ٦٢: خیاط روزگار به بالای هیچ مرد
- شماره ٦٣: چشمم همی پرد مگر آن یار می رسد
- شماره ٦٤: آمد بهار خرم و رحمت نثار شد
- شماره ٦٥: این عشق جمله عاقل و بیدار می کشد
- شماره ٦٦: خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود
- شماره ٦٧: امروز مرده بین که چه سان زنده می شود
- شماره ٦٨: گر عید وصل تست منم خود غلام عید
- شماره ٦٩: تا چند خرقه بردرم از بیم و از امید
- شماره ٧٠: امسال بلبلان چه خبرها همی دهند
- شماره ٧١: صحرا خوشست لیک چو خورشید فر دهد
- شماره ٧٢: صبح آمد و صحیفه مصقول برکشید
- شماره ٧٣: صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد
- شماره ٧٤: آه که بار دگر آتش در من فتاد
- شماره ٧٥: جامه سیه کرد کفر نور محمد رسید
- شماره ٧٦: جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد
- شماره ٧٧: پرده دل می زند زهره هم از بامداد
- شماره ٧٨: بار دگر آمدیم تا شود اقبال شاد
- شماره ٧٩: از رسن زلف تو خلق به جان آمدند
- شماره ٨٠: روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته بود
- شماره ٨١: زهره من بر فلک شکل دگر می رود
- شماره ٨٢: روی تو چون روی مار خوی تو زهر قدید
- شماره ٨٣: صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت درید
- شماره ٨٤: دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
- شماره ٨٥: آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید
- شماره ٨٦: نیک بدست آنک او شد تلف نیک و بد
- شماره ٨٧: نعره آن بلبلان از سوی بستان رسید
- شماره ٨٨: وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید
- شماره ٨٩: غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد بلند
- شماره ٩٠: شرح دهم من که شب از چه سیه دل بود
- شماره ٩١: بانگ زدم من که دل مست کجا می رود
- شماره ٩٢: یار مرا عارض و عذار نه این بود
- شماره ٩٣: بگیر دامن لطفش که ناگهان بگریزد
- شماره ٩٤: اگر دمی بنوازد مرا نگار چه باشد
- شماره ٩٥: ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج فروشد
- شماره ٩٦: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذارد
- شماره ٩٧: ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه می شد
- شماره ٩٨: شدم ز عشق به جایی که عشق نیز نداند
- شماره ٩٩: گرفت خشم ز بستان سرخری و برون شد
- شماره ١٠٠: مده به دست فراقت دل مرا که نشاید
- شماره ١٠١: چو درد گیرد دندان تو عدو گردد
- شماره ١٠٢: چه پادشاست که از خاک پادشا سازد
- شماره ١٠٣: بر آستانه اسرار آسمان نرسد
- شماره ١٠٤: به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
- شماره ١٠٥: نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
- شماره ١٠٦: بگو به گوش کسانی که نور چشم منند
- شماره ١٠٧: ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود
- شماره ١٠٨: بیا که ساقی عشق شراب باره رسید
- شماره ١٠٩: درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
- شماره ١١٠: به یارکان صفا جز می صفا مدهید
- شماره ١١١: چو کارزار کند شاه روم با شمشاد
- شماره ١١٢: ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب برد
- شماره ١١٣: کسی که عاشق آن رونق چمن باشد
- شماره ١١٤: سخن که خیزد از جان ز جان حجاب کند
- شماره ١١٥: چو عشق را هوس بوسه و کنار بود
- شماره ١١٦: رسید ساقی جان ما خمار خواب آلود
- شماره ١١٧: به روح های مقدس ز من سلام برید
- شماره ١١٨: دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید
- شماره ١١٩: حبیب کعبه جانست اگر نمی دانید
- شماره ١٢٠: به باغ بلبل از این پس حدیث ما گوید
- شماره ١٢١: هزار جان مقدس فدای روی تو باد
- شماره ١٢٢: ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مراد
- شماره ١٢٣: سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد
- شماره ١٢٤: مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
- شماره ١٢٥: مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
- شماره ١٢٦: میان باغ گل سرخ های و هو دارد
- شماره ١٢٧: میان باغ گل سرخ های و هو دارد
- شماره ١٢٨: مکن مکن که پشیمان شوی و بد باشد
- شماره ١٢٩: مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
- شماره ١٣٠: فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند
- شماره ١٣١: سخن به نزد سخندان بزرگوار بود
- شماره ١٣٢: به پیش تو چه زند جان و جان کدام بود
- شماره ١٣٣: ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و سرود
- شماره ١٣٤: ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا سود
- شماره ١٣٥: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را خواهد
- شماره ١٣٦: نماز شام چو خورشید در غروب آید
- شماره ١٣٧: به باغ بلبل از این پس نوای ما گوید
- شماره ١٣٨: ندا رسید به جان ها که چند می پایید
- شماره ١٣٩: میان باغ گل سرخ های و هو دارد
- شماره ١٤٠: مخسب شب که شبی صد هزار جان ارزد
- شماره ١٤١: کسی خراب خرابات و مست می باشد
- شماره ١٤٢: مرا وصال تو باید صبا چه سود کند
- شماره ١٤٣: سپاس آن عدمی را که هست ما بربود
- شماره ١٤٤: هر آن نوی که رسد سوی تو قدید شود
- شماره ١٤٥: ز شمس دین طرب نوبهار بازآید
- شماره ١٤٦: سپیده دم بدمید و سپیده می ساید
- شماره ١٤٧: افزود آتش من آب را خبر ببرید
- شماره ١٤٨: سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید
- شماره ١٤٩: ز جان سوخته ام خلق را حذار کنید
- شماره ١٥٠: هزار جان مقدس فدای روی تو باد
- شماره ١٥١: کدام لب که از او بوی جان نمی آید
- شماره ١٥٢: اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
- شماره ١٥٣: به حارسان نکوروی من خطاب کنید
- شماره ١٥٤: جهان را بدیدم وفایی ندارد
- شماره ١٥٥: سحر این دل من ز سودا چه می شد
- شماره ١٥٦: دل من که باشد که تو را نباشد
- شماره ١٥٧: گفتم که ای جان خود جان چه باشد
- شماره ١٥٨: دل گردون خلل کند چو مه تو نهان شود
- شماره ١٥٩: دیده خون گشت و خون نمی خسبد
- شماره ١٦٠: رسم نو بین که شهریار نهاد
- شماره ١٦١: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد
- شماره ١٦٢: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد
- شماره ١٦٣: دیده ها شب فراز باید کرد
- شماره ١٦٤: عشق تو مست و کف زنانم کرد
- شماره ١٦٥: عاشقانی که باخبر میرند
- شماره ١٦٦: صوفیان در دمی دو عید کنند
- شماره ١٦٧: گر تو را بخت یار خواهد بود
- شماره ١٦٨: آتش افکند در جهان جمشید
- شماره ١٦٩: خسروانی که فتنه ای چینید
- شماره ١٧٠: عید بر عاشقان مبارک باد
- شماره ١٧١: زندگانی صدر عالی باد
- شماره ١٧٢: شاهدی بین که در زمانه بزاد
- شماره ١٧٣: مادر عشق طفل عاشق را
- شماره ١٧٤: شعر من نان مصر را ماند
- شماره ١٧٥: یوسف آخرزمان خرامان شد
- شماره ١٧٦: هر کی در ذوق عشق دنگ آمد
- شماره ١٧٧: هین که هنگام صابران آمد
- شماره ١٧٨: هر که بهر تو انتظار کند
- شماره ١٧٩: عشق را جان بی قرار بود
- شماره ١٨٠: هر که را ذوق دین پدید آید
- شماره ١٨١: بوی دلدار ما نمی آید
- شماره ١٨٢: صبر با عشق بس نمی آید
- شماره ١٨٣: من بسازم ولیک کی شاید
- شماره ١٨٤: عشق جانان مرا ز جان ببرید
- شماره ١٨٥: خسروانی که فتنه ای چینید
- شماره ١٨٦: زان ازلی نور که پرورده اند
- شماره ١٨٧: دوست همان به که بلاکش بود
- شماره ١٨٨: دیدن روی تو هم از بامداد
- شماره ١٨٩: گفت کسی خواجه سنایی بمرد
- شماره ١٩٠: پیرهن یوسف و بو می رسد
- شماره ١٩١: آتش عشق تو قلاووز شد
- شماره ١٩٢: از سوی دل لشکر جان آمدند
- شماره ١٩٣: آنچ گل سرخ قبا می کند
- شماره ١٩٤: آه در آن شمع منور چه بود
- شماره ١٩٥: چونک کمند تو دلم را کشید
- شماره ١٩٦: شاخ گلی باغ ز تو سبز و شاد
- شماره ١٩٧: دوش دل عربده گر با کی بود
- شماره ١٩٨: هر که ز عشاق گریزان شود
- شماره ١٩٩: عشق مرا بر همگان برگزید
- شماره ٢٠٠: گفت کسی خواجه سنایی بمرد
- شماره ٢٠١: یا من نعماه غیر معدود
- شماره ٢٠٢: طارت الکتب الکرام من کرام یا عباد
- شماره ٢٠٣: من رای درا تلالا نوره وسط الفؤاد
- شماره ٢٠٤: میر خوبان را دگر منشور خوبی دررسید
- شماره ٢٠٥: یا شبه الطیف لی انت قریب بعید
- شماره ٢٠٦: اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود
- شماره ٢٠٧: حکم البین بموتی و عمد
- شماره ٢٠٨: ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر
- شماره ٢٠٩: انا فتحنا عینکم فاستبصروا الغیب البصر
- شماره ٢١٠: آمد ترش رویی دگر یا زمهریر است او مگر
- شماره ٢١١: رو چشم جان را برگشا در بی دلان اندرنگر
- شماره ٢١٢: ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر
- شماره ٢١٣: ای تو نگار خانگی خانه درآ از این سفر
- شماره ٢١٤: گرم درآ و دم مده باده بیار و غم ببر
- شماره ٢١٥: دی سحری بر گذری گفت مرا یار
- شماره ٢١٦: اگر باده خوری باری ز دست دلبر ما خور
- شماره ٢١٧: مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر
- شماره ٢١٨: مرا آن اصل بیداری دگرباره به خواب اندر
- شماره ٢١٩: گر چه نه به دریاییم دانه گهریم آخر
- شماره ٢٢٠: یغمابک ترکستان بر زنگ بزد لشکر
- شماره ٢٢١: ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر
- شماره ٢٢٢: جان بر کف خود داری ای مونس جان زوتر
- شماره ٢٢٣: نیمیت ز زهر آمد نیمی دگر از شکر
- شماره ٢٢٤: جان من و جان تو بستست به همدیگر
- شماره ٢٢٥: تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر
- شماره ٢٢٦: ای دیده مرا بر در واپس بکشیده سر
- شماره ٢٢٧: مکن یار مکن یار مرو ای مه عیار
- شماره ٢٢٨: ای عاشق بیچاره شده زار به زر بر
- شماره ٢٢٩: ای رخت فکنده تو بر اومید و حذر بر
- شماره ٢٣٠: گیرم که بود میر تو را زر به خروار
- شماره ٢٣١: به حسن تو نباشد یار دیگر
- شماره ٢٣٢: بگرد فتنه می گردی دگربار
- شماره ٢٣٣: جفا از سر گرفتی یاد می دار
- شماره ٢٣٤: مرا یارا چنین بی یار مگذار
- شماره ٢٣٥: منم از جان خود بیزار بیزار
- شماره ٢٣٦: مرا اقبال خندانید آخر
- شماره ٢٣٧: به ساقی درنگر در مست منگر
- شماره ٢٣٨: بگردان ساقیا آن جام دیگر
- شماره ٢٣٩: نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر
- شماره ٢٤٠: در این سرما و باران یار خوشتر
- شماره ٢٤١: خداوند خداوندان اسرار
- شماره ٢٤٢: صد بار بگفتمت نگهدار
- شماره ٢٤٣: کی باشد اختری در اقطار
- شماره ٢٤٤: شب گشت ولیک پیش اغیار
- شماره ٢٤٥: نوریست میان شعر احمر
- شماره ٢٤٦: نزدیک توام مرا مبین دور
- شماره ٢٤٧: ای یار شگرف در همه کار
- شماره ٢٤٨: انجیرفروش را چه بهتر
- شماره ٢٤٩: انجیرفروش را چه بهتر
- شماره ٢٥٠: دارد درویش نوش دیگر
- شماره ٢٥١: آخر کی شود از آن لقا سیر
- شماره ٢٥٢: گفتی که زیان کنی زیان گیر
- شماره ٢٥٣: عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار
- شماره ٢٥٤: عرض لشکر می دهد مر عاشقان را عشق یار
- شماره ٢٥٥: چون نبینم من جمالت صد جهان خود دیده گیر
- شماره ٢٥٦: عزم رفتن کرده ای چون عمر شیرین یاد دار
- شماره ٢٥٧: مطربا در پیش شاهان چون شدستی پرده دار
- شماره ٢٥٨: یا ربا این لطف ها را از لبش پاینده دار
- شماره ٢٥٩: مرحبا ای جان باقی پادشاه کامیار
- شماره ٢٦٠: سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر
- شماره ٢٦١: نیشکر باید که بندد پیش آن لب ها کمر
- شماره ٢٦٢: در سماع عاشقان زد فر و تابش بر اثیر
- شماره ٢٦٣: گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر
- شماره ٢٦٤: معده را پر کرده ای دوش از خمیر و از فطیر
- شماره ٢٦٥: گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر
- شماره ٢٦٦: خوی بد دارم ملولم تو مرا معذور دار
- شماره ٢٦٧: گرم در گفتار آمد آن صنم این الفرار
- شماره ٢٦٨: آینه چینی تو را با زنگی اعشی چه کار
- شماره ٢٦٩: لحظه لحظه می برون آمد ز پرده شهریار
- شماره ٢٧٠: از کنار خویش یابم هر دمی من بوی یار
- شماره ٢٧١: شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر
- شماره ٢٧٢: بهر شهوت جان خود را می دهی همچون ستور
- شماره ٢٧٣: ساقیا هستند خلقان از می ما دور دور
- شماره ٢٧٤: ای صبا حالی ز خد و خال شمس الدین بیار
- شماره ٢٧٥: عقل بند ره روان و عاشقانست ای پسر
- شماره ٢٧٦: هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر
- شماره ٢٧٧: مه روزه اندرآمد هله ای بت چو شکر
- شماره ٢٧٨: همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
- شماره ٢٧٩: هله زیرک هله زیرک هله زیرک هله زوتر
- شماره ٢٨٠: بده آن باده به ما باده به ما اولیتر
- شماره ٢٨١: سر فروکن به سحر کز سر بازار نظر
- شماره ٢٨٢: هین که آمد به سر کوی تو مجنون دگر
- شماره ٢٨٣: صنما این چه گمانست فرودست حقیر
- شماره ٢٨٤: نه که مهمان غریبم تو مرا یار مگیر
- شماره ٢٨٥: اختران را شب وصلست و نثارست و نثار
- شماره ٢٨٦: روستایی بچه ای هست درون بازار
- شماره ٢٨٧: پر ده آن جام می را ساقیا بار دیگر
- شماره ٢٨٨: داد جاروبی به دستم آن نگار
- شماره ٢٨٩: گر ز سر عشق او داری خبر
- شماره ٢٩٠: عقل بند ره روانست ای پسر
- شماره ٢٩١: آمدم من بی دل و جان ای پسر
- شماره ٢٩٢: ای نهاده بر سر زانو تو سر
- شماره ٢٩٣: بس که می انگیخت آن مه شور و شر
- شماره ٢٩٤: نرم نرمک سوی رخسارش نگر
- شماره ٢٩٥: عشق را با گفت و با ایما چه کار
- شماره ٢٩٦: رفتم آن جا مست و گفتم ای نگار
- شماره ٢٩٧: باز شد در عاشقی بابی دگر
- شماره ٢٩٨: ای خیالت در دل من هر سحور
- شماره ٢٩٩: راز را اندر میان نه وامگیر
- شماره ٣٠٠: در چمن آیید و بربندید دید
- شماره ٣٠١: ساقیا باده چون نار بیار
- شماره ٣٠٢: ساقیا باده گلرنگ بیار
- شماره ٣٠٣: از لب یار شکر را چه خبر
- شماره ٣٠٤: روزی خوشست رویت از نور روز خوشتر
- شماره ٣٠٥: بر منبرست این دم مذکر مذکر
- شماره ٣٠٦: ای جان جان جان ها جانی و چیز دیگر
- شماره ٣٠٧: ای محو عشق گشته جانی و چیز دیگر
- شماره ٣٠٨: ای آینه فقیری جانی و چیز دیگر
- شماره ٣٠٩: هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار
- شماره ٣١٠: دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار
- شماره ٣١١: میر شکار من که مرا کرده ای شکار
- شماره ٣١٢: کس بی کسی نماند می دان تو این قدر
- شماره ٣١٣: مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در
- شماره ٣١٤: آمد بهار خرم و آمد رسول یار
- شماره ٣١٥: اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر
- شماره ٣١٦: پرده خوش آن بود کز پس آن پرده دار
- شماره ٣١٧: تاخت رخ آفتاب گشت جهان مست وار
- شماره ٣١٨: چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
- شماره ٣١٩: سست مکن زه که من تیر توام چارپر
- شماره ٣٢٠: وجهک مثل القمر قلبک مثل الحجر
- شماره ٣٢١: بر سر ره دیدمش تیزروان چون قمر
- شماره ٣٢٢: عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر
- شماره ٣٢٣: آید هر دم رسول از طرف شهر یار
- شماره ٣٢٤: گفت لبم چون شکر ارزد گنج گهر
- شماره ٣٢٥: چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
- شماره ٣٢٦: نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار
- شماره ٣٢٧: چرا ز قافله یک کس نمی شود بیدار
- شماره ٣٢٨: بیار ساقی بادت فدا سر و دستار
- شماره ٣٢٩: نبشتست خدا گرد چهره دلدار
- شماره ٣٣٠: شدست نور محمد هزار شاخ هزار
- شماره ٣٣١: چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار
- شماره ٣٣٢: مجوی شادی چون در غمست میل نگار
- شماره ٣٣٣: بیامدیم دگربار چون نسیم بهار
- شماره ٣٣٤: ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار
- شماره ٣٣٥: درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر
- شماره ٣٣٦: تو شاخ خشک چرایی به روی یار نگر
- شماره ٣٣٧: ندا رسید به جان ها ز خسرو منصور
- شماره ٣٣٨: به من نگر که منم مونس تو اندر گور
- شماره ٣٣٩: مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار
- شماره ٣٤٠: بکش بکش که چه خوش می کشی بیار بیار
- شماره ٣٤١: کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر
- شماره ٣٤٢: فغان فغان که ببست آن نگار بار سفر
- شماره ٣٤٣: به خدمت لبت آمد به انتجاع شکر
- شماره ٣٤٤: قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور
- شماره ٣٤٥: ببین دلی که نگردد ز جان سپاری سیر
- شماره ٣٤٦: مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر
- شماره ٣٤٧: چو دررسید ز تبریز شمس دین چو قمر
- شماره ٣٤٨: از آن مقام که نبود گشاد زود گذر
- شماره ٣٤٩: مطرب عاشقان بجنبان تار
- شماره ٣٥٠: گر تو خواهی وطن پر از دلدار
- شماره ٣٥١: رحم بر یار کی کند هم یار
- شماره ٣٥٢: عشق جانست عشق تو جانتر
- شماره ٣٥٣: روی بنما به ما مکن مستور
- شماره ٣٥٤: مطربا عیش و نوش از سر گیر
- شماره ٣٥٥: مطربا عشقبازی از سر گیر
- شماره ٣٥٦: عار بادا جهانیان را عار
- شماره ٣٥٧: خلق را زیر گنبد دوار
- شماره ٣٥٨: میر خرابات تویی ای نگار
- شماره ٣٥٩: چند از این راه نو روزگار
- شماره ٣٦٠: مست توام نه از می و نه از کوکنار
- شماره ٣٦١: جان خراباتی و عمر بهار
- شماره ٣٦٢: هست کسی صافی و زیبانظر
- شماره ٣٦٣: رحم کن ار زخم شوم سر به سر
- شماره ٣٦٤: در بگشا کآمد خامی دگر
- شماره ٣٦٥: جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر
- شماره ٣٦٦: بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر
- شماره ٣٦٧: مرا می گفت دوش آن یار عیار
- شماره ٣٦٨: انجیرفروش را چه بهتر
- شماره ٣٦٩: انتم الشمس و القمر منکم السمع و البصر
- شماره ٣٧٠: آفتابی برآمد از اسرار
- شماره ٣٧١: جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر
- شماره ٣٧٢: غره وجه سلبت قلب جمیع البشر
- شماره ٣٧٣: سیدی انی کلیل انت فی زی النهار
- شماره ٣٧٤: به سوی ما نگر چشمی برانداز
- شماره ٣٧٥: تو چشم شیخ را دیدن میاموز
- شماره ٣٧٦: اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز
- شماره ٣٧٧: بیا با تو مرا کارست امروز
- شماره ٣٧٨: چنان مستم چنان مستم من امروز
- شماره ٣٧٩: چنان مستم چنان مستم من امروز
- شماره ٣٨٠: در این سرما سر ما داری امروز
- شماره ٣٨١: الا ای شمع گریان گرم می سوز
- شماره ٣٨٢: در این سرما سر ما داری امروز
- شماره ٣٨٣: ای خفته به یاد یار برخیز
- شماره ٣٨٤: ماییم فداییان جانباز
- شماره ٣٨٥: برخیز و صبوح را برانگیز
- شماره ٣٨٦: من از سخنان مهرانگیز
- شماره ٣٨٧: گر نه ای دیوانه رو مر خویش را دیوانه ساز
- شماره ٣٨٨: سوی خانه خویش آمد عشق آن عاشق نواز
- شماره ٣٨٩: عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز
- شماره ٣٩٠: اگر آتش است یارت تو برو در او همی سوز
- شماره ٣٩١: سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز
- شماره ٣٩٢: یا مکثر الدلال علی الخلق بالنشوز
- شماره ٣٩٣: ساقی روحانیان روح شدم خیز خیز
- شماره ٣٩٤: برای عاشق و دزدست شب فراخ و دراز
- شماره ٣٩٥: به آفتاب شهم گفت هین مکن این ناز
- شماره ٣٩٦: برو برو که نفورم ز عشق عارآمیز
- شماره ٣٩٧: عشق گزین عشق و در او کوکبه می ران و مترس
- شماره ٣٩٨: سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس
- شماره ٣٩٩: سوی لبش هر آنک شد زخم خورد ز پیش و پس
- شماره ٤٠٠: نیم شب از عشق تا دانی چه می گوید خروس
- شماره ٤٠١: حال ما بی آن مه زیبا مپرس
- شماره ٤٠٢: ای دل بی بهره از بهرام ترس
- شماره ٤٠٣: نیست در آخرزمان فریادرس
- شماره ٤٠٤: ای روترش به پیشم بد گفته ای مرا پس
- شماره ٤٠٥: دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس
- شماره ٤٠٦: ای سگ قصاب هجر خون مرا خوش بلیس
- شماره ٤٠٧: بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس
- شماره ٤٠٨: ای مست ماه روی تو استاره و گردون خوش
- شماره ٤٠٩: گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش
- شماره ٤١٠: الحذر از عشق حذر هر کی نشانی بودش
- شماره ٤١١: ای شب خوش رو که تویی مهتر و سالار حبش
- شماره ٤١٢: یار نخواهم که بود بدخو و غمخوار و ترش
- شماره ٤١٣: دام دگر نهاده ام تا که مگر بگیرمش
- شماره ٤١٤: اگر گم گردد این بی دل از آن دلدار جوییدش
- شماره ٤١٥: چه دارد در دل آن خواجه که می تابد ز رخسارش
- شماره ٤١٦: قرین مه دو مریخند و آن دو چشمت ای دلکش
- شماره ٤١٧: پریشان باد پیوسته دل از زلف پریشانش
- شماره ٤١٨: ریاضت نیست پیش ما همه لطفست و بخشایش
- شماره ٤١٩: آن یار ترش رو را این سوی کشانیدش
- شماره ٤٢٠: رویش خوش و مویش خوش وان طره جعدینش
- شماره ٤٢١: ای یوسف مه رویان ای جاه و جمالت خوش
- شماره ٤٢٢: زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش
- شماره ٤٢٣: جانم به چه آرامد ای یار به آمیزش
- شماره ٤٢٤: وقتت خوش وقتت خوش حلوایی و شکرکش
- شماره ٤٢٥: هنگام صبوح آمد ای مرغ سحرخوانش
- شماره ٤٢٦: درون ظلمتی می جو صفاتش
- شماره ٤٢٧: قضا آمد شنو طبل نفیرش
- شماره ٤٢٨: نگاری را که می جویم به جانش
- شماره ٤٢٩: برفتم دی به پیشش سخت پرجوش
- شماره ٤٣٠: شنو پندی ز من ای یار خوش کیش
- شماره ٤٣١: امروز خوش است دل که تو دوش
- شماره ٤٣٢: ای خواجه تو عاقلانه می باش
- شماره ٤٣٣: آن مطرب ما خوشست و چنگش
- شماره ٤٣٤: ما نعره به شب زنیم و خاموش
- شماره ٤٣٥: گر لاش نمود راه قلاش
- شماره ٤٣٦: اندرآ ای اصل اصل شادمانی شاد باش
- شماره ٤٣٧: ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش
- شماره ٤٣٨: آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
- شماره ٤٣٩: دوش رفتم در میان مجلس سلطان خویش
- شماره ٤٤٠: عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش
- شماره ٤٤١: ساقیا بی گه رسیدی می بده مردانه باش
- شماره ٤٤٢: شده ام سپند حسنت وطنم میان آتش
- شماره ٤٤٣: به شکرخنده اگر می ببرد جان رسدش
- شماره ٤٤٤: گر لب او شکند نرخ شکر می رسدش
- شماره ٤٤٥: آن که مه غاشیه زین چو غلامان کشدش
- شماره ٤٤٦: بر ملک نیست نهان حال دل و نیک و بدش
- شماره ٤٤٧: من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش
- شماره ٤٤٨: اندک اندک راه زد سیم و زرش
- شماره ٤٤٩: آنک جانش داده ای آن را مکش
- شماره ٤٥٠: چون تو شادی بنده گو غمخوار باش
- شماره ٤٥١: آن مایی همچو ما دلشاد باش
- شماره ٤٥٢: عقل آمد عاشقا خود را بپوش
- شماره ٤٥٣: اندرآمد شاه شیرینان ترش
- شماره ٤٥٤: روی تو جان جانست از جان نهان مدارش
- شماره ٤٥٥: گر جان بجز تو خواهد از خویش برکنیمش
- شماره ٤٥٦: سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
- شماره ٤٥٧: می گفت چشم شوخش با طره سیاهش
- شماره ٤٥٨: آن مه که هست گردون گردان و بی قرارش
- شماره ٤٥٩: روحیست بی نشان و ما غرقه در نشانش
- شماره ٤٦٠: در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
- شماره ٤٦١: صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش
- شماره ٤٦٢: آینه ام من آینه ام من تا که بدیدم روی چو ماهش
- شماره ٤٦٣: مستی امروز من نیست چو مستی دوش
- شماره ٤٦٤: باز درآمد طبیب از در رنجور خویش
- شماره ٤٦٥: باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش
- شماره ٤٦٦: ما به سلیمان خوشیم دیو و پری گو مباش
- شماره ٤٦٧: خواجه چرا کرده ای روی تو بر ما ترش
- شماره ٤٦٨: چون بزند گردنم سجده کند گردنش
- شماره ٤٦٩: باز درآمد ز راه بیخود و سرمست دوش
- شماره ٤٧٠: خواجه غلط کرده ای در صفت یار خویش
- شماره ٤٧١: یار درآمد ز باغ بیخود و سرمست دوش
- شماره ٤٧٢: باز درآمد طبیب از در ایوب خویش
- شماره ٤٧٣: جان منست او هی مزنیدش
- شماره ٤٧٤: ز هدهدان تفکر چو دررسید نشانش
- شماره ٤٧٥: تمام اوست که فانی شدست آثارش
- شماره ٤٧٦: ندا رسید به عاشق ز عالم رازش
- شماره ٤٧٧: سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش
- شماره ٤٧٨: شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش
- شماره ٤٧٩: شنو ز سینه ترنگاترنگ آوازش
- شماره ٤٨٠: مباد با کس دیگر ثنا و دشنامش
- شماره ٤٨١: چو رو نمود به منصور وصل دلدارش
- شماره ٤٨٢: دلی کز تو سوزد چه باشد دوایش
- شماره ٤٨٣: مست گشتم ز ذوق دشنامش
- شماره ٤٨٤: توبه من درست نیست خموش
- شماره ٤٨٥: آمد آن خواجه سیماترش
- شماره ٤٨٦: علی الله ای مسلمانان از آن هجران پرآتش
- شماره ٤٨٧: کل عقل بوصلکم مدهش
- شماره ٤٨٨: بیا بیا که تویی جان جان سماع
- شماره ٤٨٩: بیا بیا که تویی جان جان جان سماع
- شماره ٤٩٠: مدارم یک زمان از کار فارغ
- شماره ٤٩١: امروز روز شادی و امسال سال لاغ
- شماره ٤٩٢: گویند شاه عشق ندارد وفا دروغ
- شماره ٤٩٣: عیسی روح گرسنه ست چو زاغ
- شماره ٤٩٤: ما دو سه رند عشرتی جمع شدیم این طرف
- شماره ٤٩٥: ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف
- شماره ٤٩٦: گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف
- شماره ٤٩٧: باده نمی بایدم فارغم از درد و صاف
- شماره ٤٩٨: کعبه جان ها تویی گرد تو آرم طواف
- شماره ٤٩٩: بیا بیا که تویی شیر شیر شیر مصاف
- شماره ٥٠٠: ای مونس و غمگسار عاشق
- شماره ٥٠١: گر خمار آرد صداعی بر سر سودای عشق
- شماره ٥٠٢: ای جهان را دلگشا اقبال عشق
- شماره ٥٠٣: ای ناطق الهی و ای دیده حقایق
- شماره ٥٠٤: باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق
- شماره ٥٠٥: فریفت یار شکربار من مرا به طریق
- شماره ٥٠٦: جان و سر تو که بگو بی نفاق
- شماره ٥٠٧: به دلجویی و دلداری درآمد یار پنهانک
- شماره ٥٠٨: روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک
- شماره ٥٠٩: رو رو که نه ای عاشق ای زلفک و ای خالک
- شماره ٥١٠: آن میر دروغین بین با اسپک و با زینک
- شماره ٥١١: هر اول روز ای جان صد بار سلام علیک
- شماره ٥١٢: بباید عشق را ای دوست دردک
- شماره ٥١٣: اندرآ با ما نشان ده راستک
- شماره ٥١٤: ایا هوای تو در جان ها سلام علیک
- شماره ٥١٥: ای ظریف جهان سلام علیک
- شماره ٥١٦: ای ظریف جهان سلام علیک
- شماره ٥١٧: برخیز ز خواب و ساز کن چنگ
- شماره ٥١٨: عشق خامش طرفه تر یا نکته های چنگ چنگ
- شماره ٥١٩: عاشقی و آنگهانی نام و ننگ
- شماره ٥٢٠: تتار اگر چه جهان را خراب کرد به جنگ
- شماره ٥٢١: حریف جنگ گزیند تو هم درآ در جنگ
- شماره ٥٢٢: چو زد فراق تو بر سر مرا به نیرو سنگ
- شماره ٥٢٣: بگردان شراب ای صنم بی درنگ
- شماره ٥٢٤: هر کی در او نیست از این عشق رنگ
- شماره ٥٢٥: توبه سفر گیرد با پای لنگ
- شماره ٥٢٦: ای تو ولی احسان دل ای حسن رویت دام دل
- شماره ٥٢٧: این بوالعجب کاندر خزان شد آفتاب اندر حمل
- شماره ٥٢٨: بانگ زدم نیم شبان کیست در این خانه دل
- شماره ٥٢٩: حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل
- شماره ٥٣٠: الا ای رو ترش کرده که تا نبود مرا مدخل
- شماره ٥٣١: بقا اندر بقا باشد طریق کم زنان ای دل
- شماره ٥٣٢: مهم را لطف در لطفست از آنم بی قرار ای دل
- شماره ٥٣٣: هر آن کو صبر کرد ای دل ز شهوت ها در این منزل
- شماره ٥٣٤: امروز بحمدالله از دی بترست این دل
- شماره ٥٣٥: چه کارستان که داری اندر این دل
- شماره ٥٣٦: صد هزاران همچو ما غرقه در این دریای دل
- شماره ٥٣٧: شتران مست شدستند ببین رقص جمل
- شماره ٥٣٨: تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل
- شماره ٥٣٩: رفت عمرم در سر سودای دل
- شماره ٥٤٠: سوی آن سلطان خوبان الرحیل
- شماره ٥٤١: امروز روز شادی و امسال سال گل
- شماره ٥٤٢: تا نزند آفتاب خیمه نور جلال
- شماره ٥٤٣: چشم تو با چشم من هر دم بی قیل و قال
- شماره ٥٤٤: شد پی این لولیان در حرم ذوالجلال
- شماره ٥٤٥: چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
- شماره ٥٤٦: چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال
- شماره ٥٤٧: تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال
- شماره ٥٤٨: دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال
- شماره ٥٤٩: اگر درآید ناگه صنم زهی اقبال
- شماره ٥٥٠: پیام کرد مرا بامداد بحر عسل
- شماره ٥٥١: به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کل
- شماره ٥٥٢: ز خود شدم ز جمال پر از صفا ای دل
- شماره ٥٥٣: باده ده ای ساقی جان باده بی درد و دغل
- شماره ٥٥٤: عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
- شماره ٥٥٥: لجکنن اغلن هی بزه کلکل
- شماره ٥٥٦: کجکنن اغلن اودیا کلکل
- شماره ٥٥٧: ایها النور فی الفؤاد تعال
- شماره ٥٥٨: یا منیر البدر قد اوضحت بالبلبال بال
- شماره ٥٥٩: یا بدیع الحسن قد اوضحت بالبلبال بال
- شماره ٥٦٠: رشاء العشق حبیبی لشرود و مضل
- شماره ٥٦١: عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
- شماره ٥٦٢: تعال یا مدد العیش و السرور تعال
- شماره ٥٦٣: آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
- شماره ٥٦٤: ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام
- شماره ٥٦٥: این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام
- شماره ٥٦٦: هان ای طبیب عاشقان دستی فروکش بر برم
- شماره ٥٦٧: ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
- شماره ٥٦٨: بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم
- شماره ٥٦٩: کاری ندارد این جهان تا چند گل کاری کنم
- شماره ٥٧٠: ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
- شماره ٥٧١: ای آسمان این چرخ من زان ماه رو آموختم
- شماره ٥٧٢: آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
- شماره ٥٧٣: دی بر سرم تاج زری بنهاده است آن دلبرم
- شماره ٥٧٤: هرگز ندانم راندن مستی که افتد بر درم
- شماره ٥٧٥: ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم
- شماره ٥٧٦: تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
- شماره ٥٧٧: عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم
- شماره ٥٧٨: بس جهد می کردم که من آیینه نیکی شوم
- شماره ٥٧٩: آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم
- شماره ٥٨٠: هین خیره خیره می نگر اندر رخ صفراییم
- شماره ٥٨١: ای نفس کل صورت مکن وی عقل کل بشکن قلم
- شماره ٥٨٢: ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم
- شماره ٥٨٣: بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم
- شماره ٥٨٤: تا کی به حبس این جهان من خویش زندانی کنم
- شماره ٥٨٥: یار شدم یار شدم با غم تو یار شدم
- شماره ٥٨٦: مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
- شماره ٥٨٧: دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم
- شماره ٥٨٨: مطرب عشق ابدم زخمه عشرت بزنم
- شماره ٥٨٩: باز در اسرار روم جانب آن یار روم
- شماره ٥٩٠: زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
- شماره ٥٩١: جمع تو دیدم پس از این هیچ پریشان نشوم
- شماره ٥٩٢: هر نفسی تازه ترم کز سر روزن بپرم
- شماره ٥٩٣: تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
- شماره ٥٩٤: کوه نیم سنگ نیم چونک گدازان نشوم
- شماره ٥٩٥: دوش چه خورده ای بگو ای بت همچو شکرم
- شماره ٥٩٦: آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
- شماره ٥٩٧: کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم
- شماره ٥٩٨: میل هواش می کنم طال بقاش می زنم
- شماره ٥٩٩: هر شب و هر سحر تو را من به دعا بخواستم
- شماره ٦٠٠: دوش چه خورده ای بگو ای بت همچو شکرم
- شماره ٦٠١: تا به کی ای شکر چو تن بی دل و جان فغان کنم
- شماره ٦٠٢: ای تو بداده در سحر از کف خویش باده ام
- شماره ٦٠٣: تا که اسیر و عاشق آن صنم چو جان شدم
- شماره ٦٠٤: گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم
- شماره ٦٠٥: بیا هر کس که می خواهد که تا با وی گرو بندم
- شماره ٦٠٦: کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم
- شماره ٦٠٧: درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم
- شماره ٦٠٨: ز فرزین بند آن رخ من چه شهماتم چه شهماتم
- شماره ٦٠٩: ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم
- شماره ٦١٠: به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم
- شماره ٦١١: دلا مشتاق دیدارم غریب و عاشق و مستم
- شماره ٦١٢: بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
- شماره ٦١٣: اگر شد سود و سرمایه چه غمگینی چو من هستم
- شماره ٦١٤: بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم
- شماره ٦١٥: طواف حاجیان دارم بگرد یار می گردم
- شماره ٦١٦: تو تا دوری ز من جانا چنین بی جان همی گردم
- شماره ٦١٧: بگفتم عذر با دلبر که بی گه بود و ترسیدم
- شماره ٦١٨: دعا گویی است کار من بگویم تا نطق دارم
- شماره ٦١٩: چه دانی تو که در باطن چه شاهی همنشین دارم
- شماره ٦٢٠: من از اقلیم بالایم سر عالم نمی دارم
- شماره ٦٢١: همه بازان عجب ماندند در آهنگ پروازم
- شماره ٦٢٢: نه آن بی بهره دلدارم که از دلدار بگریزم
- شماره ٦٢٣: نهادم پای در عشق که بر عشاق سر باشم
- شماره ٦٢٤: مرا چون کم فرستی غم حزین و تنگ دل باشم
- شماره ٦٢٥: تو خود دانی که من بی تو عدم باشم عدم باشم
- شماره ٦٢٦: من آنم کز خیالاتش تراشنده وثن باشم
- شماره ٦٢٧: چو آمد روی مه رویم که باشم من که من باشم
- شماره ٦٢٨: به گرد دل همی گردی چه خواهی کرد می دانم
- شماره ٦٢٩: تو خورشیدی و یا زهره و یا ماهی نمی دانم
- شماره ٦٣٠: چو رعد و برق می خندد ثنا و حمد می خوانم
- شماره ٦٣١: ندارد پای عشق او دل بی دست و بی پایم
- شماره ٦٣٢: من این ایوان نه تو را نمی دانم نمی دانم
- شماره ٦٣٣: بنه ای سبز خنگ من فراز آسمان ها سم
- شماره ٦٣٤: بنه ای سبز خنگ من فراز آسمان ها سم
- شماره ٦٣٥: زهی سرگشته در عالم سر و سامان که من دارم
- شماره ٦٣٦: بشستم تخته هستی سر عالم نمی دارم
- شماره ٦٣٧: ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابم
- شماره ٦٣٨: من دلق گرو کردم عریان خراباتم
- شماره ٦٣٩: گر بی دل و بی دستم وز عشق تو پابستم
- شماره ٦٤٠: رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستم
- شماره ٦٤١: در مجلس آن رستم در عربده بنشستم
- شماره ٦٤٢: زان می که ز بوی او شوریده و سرمستم
- شماره ٦٤٣: بستان قدح از دستم ای مست که من مستم
- شماره ٦٤٤: گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم
- شماره ٦٤٥: ساقی چو شه من بد بیش از دگران خوردم
- شماره ٦٤٦: در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم
- شماره ٦٤٧: گفتم به مهی کز تو صد گونه طرب دارم
- شماره ٦٤٨: ای خواجه سلام علیک من عزم سفر دارم
- شماره ٦٤٩: توبه نکنم هرگز زین جرم که من دارم
- شماره ٦٥٠: من خفته وشم اما بس آگه و بیدارم
- شماره ٦٥١: یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی دارم
- شماره ٦٥٢: تا عاشق آن یارم بی کارم و بر کارم
- شماره ٦٥٣: بشکسته سر خلقی سر بسته که رنجورم
- شماره ٦٥٤: پایی به میان درنه تا عیش ز سر گیرم
- شماره ٦٥٥: صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
- شماره ٦٥٦: شاگرد تو می باشم گر کودن و کژپوزم
- شماره ٦٥٧: سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم
- شماره ٦٥٨: ای کرده تو مهمانم در پیش درآ جانم
- شماره ٦٥٩: در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
- شماره ٦٦٠: این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم
- شماره ٦٦١: امروز خوشم با تو جان تو و فردا هم
- شماره ٦٦٢: بیخود شده ام لیکن بیخودتر از این خواهم
- شماره ٦٦٣: جانم به فدا بادا آن را که نمی گویم
- شماره ٦٦٤: مخمورم پرخواره اندازه نمی دانم
- شماره ٦٦٥: دگربار دگربار ز زنجیر بجستم
- شماره ٦٦٦: بیایید بیایید به گلزار بگردیم
- شماره ٦٦٧: حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
- شماره ٦٦٨: بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
- شماره ٦٦٩: طبیبیم حکیمیم طبیبان قدیمیم
- شماره ٦٧٠: از اول امروز چو آشفته و مستیم
- شماره ٦٧١: المنه لله که ز پیکار رهیدیم
- شماره ٦٧٢: آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم
- شماره ٦٧٣: خیزید مخسپید که نزدیک رسیدیم
- شماره ٦٧٤: ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم
- شماره ٦٧٥: چون در عدم آییم و سر از یار برآریم
- شماره ٦٧٦: امروز مها خویش ز بیگانه ندانیم
- شماره ٦٧٧: بشکن قدح باده که امروز چنانیم
- شماره ٦٧٨: صبح است و صبوح است بر این بام برآییم
- شماره ٦٧٩: چون آینه رازنما باشد جانم
- شماره ٦٨٠: امروز چنانم که خر از بار ندانم
- شماره ٦٨١: ای خواجه بفرما به کی مانم به کی مانم
- شماره ٦٨٢: ساقی ز پی عشق روان است روانم
- شماره ٦٨٣: از شهر تو رفتیم تو را سیر ندیدیم
- شماره ٦٨٤: خلقان همه نیکند جز این تن که گزیدیم
- شماره ٦٨٥: بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
- شماره ٦٨٦: ما عاشق و سرگشته و شیدای دمشقیم
- شماره ٦٨٧: افتادم افتادم در آبی افتادم
- شماره ٦٨٨: اگر تو نیستی در عاشقی خام
- شماره ٦٨٩: چه دیدم خواب شب کامروز مستم
- شماره ٦٩٠: به جان جمله مستان که مستم
- شماره ٦٩١: بیا کز غیر تو بیزار گشتم
- شماره ٦٩٢: بیا کز عشق تو دیوانه گشتم
- شماره ٦٩٣: چنان مست است از آن دم جان آدم
- شماره ٦٩٤: منم فتنه هزاران فتنه زادم
- شماره ٦٩٥: ز زندان خلق را آزاد کردم
- شماره ٦٩٦: غلامم خواجه را آزاد کردم
- شماره ٦٩٧: حسودان را ز غم آزاد کردم
- شماره ٦٩٨: یکی مطرب همی خواهم در این دم
- شماره ٦٩٩: همیشه من چنین مجنون نبودم
- شماره ٧٠٠: ایا یاری که در تو ناپدیدم
- شماره ٧٠١: سفر کردم به هر شهری دویدم
- شماره ٧٠٢: سفر کردم به هر شهری دویدم
- شماره ٧٠٣: اگر عشقت به جای جان ندارم
- شماره ٧٠٤: بیا ای آنک بردی تو قرارم
- شماره ٧٠٥: گهی در گیرم و گه بام گیرم
- شماره ٧٠٦: اگر سرمست اگر مخمور باشم
- شماره ٧٠٧: خداوندا مده آن یار را غم
- شماره ٧٠٨: چه نزدیک است جان تو به جانم
- شماره ٧٠٩: چه نزدیک است جان تو به جانم
- شماره ٧١٠: مرا گویی که رایی من چه دانم
- شماره ٧١١: من آن ماهم که اندر لامکانم
- شماره ٧١٢: بیا کامروز بیرون از جهانم
- شماره ٧١٣: مرا پرسی که چونی بین که چونم
- شماره ٧١٤: من از عالم تو را تنها گزینم
- شماره ٧١٥: ورا خواهم دگر یاری نخواهم
- شماره ٧١٦: نه آن شیرم که با دشمن برآیم
- شماره ٧١٧: چو آب آهسته زیر که درآیم
- شماره ٧١٨: ز قند یار تا شاخی نخایم
- شماره ٧١٩: از آن باده ندانم چون فنایم
- شماره ٧٢٠: بیا کامروز گرد یار گردیم
- شماره ٧٢١: به پیش باد تو ما همچو گردیم
- شماره ٧٢٢: شب دوشینه ما بیدار بودیم
- شماره ٧٢٣: من و تو دوش شب بیدار بودیم
- شماره ٧٢٤: بیا کامروز شه را ما شکاریم
- شماره ٧٢٥: بیا تا عاشقی از سر بگیریم
- شماره ٧٢٦: بیا امروز ما مهمان میریم
- شماره ٧٢٧: بیا ما چند کس با هم بسازیم
- شماره ٧٢٨: بیا تا قدر یک دیگر بدانیم
- شماره ٧٢٩: میان ما درآ ما عاشقانیم
- شماره ٧٣٠: چرا شاید چو ما شه زادگانیم
- شماره ٧٣١: بر آن بودم که فرهنگی بجویم
- شماره ٧٣٢: مگردان روی خود ای دیده رویم
- شماره ٧٣٣: بیا با هم سخن از جان بگوییم
- شماره ٧٣٤: مرا خواندی ز در تو خستی از بام
- شماره ٧٣٥: چنان مستم چنان مستم من این دم
- شماره ٧٣٦: کجایی ساقیا درده مدامم
- شماره ٧٣٧: مرا گویی چه سانی من چه دانم
- شماره ٧٣٨: شراب شیره انگور خواهم
- شماره ٧٣٩: رفتم تصدیع از جهان بردم
- شماره ٧٤٠: من با تو حدیث بی زبان گویم
- شماره ٧٤١: روی تو چو نوبهار دیدم
- شماره ٧٤٢: زنهار مرا مگو که پیرم
- شماره ٧٤٣: گر از غم عشق عار داریم
- شماره ٧٤٤: از اصل چو حورزاد باشیم
- شماره ٧٤٥: ما آفت جان عاشقانیم
- شماره ٧٤٦: ما صحبت همدگر گزینیم
- شماره ٧٤٧: چون ذره به رقص اندرآییم
- شماره ٧٤٨: جز جانب دل به دل نیاییم
- شماره ٧٤٩: ای برده نماز من ز هنگام
- شماره ٧٥٠: یا رب توبه چرا شکستم
- شماره ٧٥١: دانی کامروز از چه زردم
- شماره ٧٥٢: من دوش به تازه عهد کردم
- شماره ٧٥٣: تا عشق تو سوخت همچو عودم
- شماره ٧٥٤: تا چهره آن یگانه دیدم
- شماره ٧٥٥: گر ناز تو را به گفت نارم
- شماره ٧٥٦: من اشتر مست شهریارم
- شماره ٧٥٧: روزی که گذر کنی به گورم
- شماره ٧٥٨: ای دشمن روزه و نمازم
- شماره ٧٥٩: تا با تو قرین شده ست جانم
- شماره ٧٦٠: امروز مرا چه شد چه دانم
- شماره ٧٦١: ای جان لطیف و ای جهانم
- شماره ٧٦٢: ناآمده سیل تر شدستیم
- شماره ٧٦٣: آن عشرت نو که برگرفتیم
- شماره ٧٦٤: در عشق قدیم سال خوردیم
- شماره ٧٦٥: گر گمشدگان روزگاریم
- شماره ٧٦٦: ما عاشق و بی دل و فقیریم
- شماره ٧٦٧: نی سیم و نه زر نه مال خواهیم
- شماره ٧٦٨: ما شاخ گلیم نی گیاهیم
- شماره ٧٦٩: ما زنده به نور کبریاییم
- شماره ٧٧٠: امروز نیم ملول شادم
- شماره ٧٧١: من جز احد صمد نخواهم
- شماره ٧٧٢: ما آب دریم ما چه دانیم
- شماره ٧٧٣: تا دلبر خویش را نبینیم
- شماره ٧٧٤: گر به خوبی می بلافد لا نسلم لا نسلم
- شماره ٧٧٥: هرچ گویی از بهانه لا نسلم لا نسلم
- شماره ٧٧٦: می خرامد جان مجلس سوی مجلس گام گام
- شماره ٧٧٧: هر که گوید کان چراغ دیده ها را دیده ام
- شماره ٧٧٨: ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم
- شماره ٧٧٩: خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم
- شماره ٧٨٠: عشوه دادستی که من در بی وفایی نیستم
- شماره ٧٨١: من سر خم را ببستم باز شد پهلوی خم
- شماره ٧٨٢: چشم بگشا جان نگر کش سوی جانان می برم
- شماره ٧٨٣: چون ز صورت برتر آمد آفتاب و اخترم
- شماره ٧٨٤: وقت آن آمد که من سوگندها را بشکنم
- شماره ٧٨٥: نی تو گفتی از جفای آن جفاگر نشکنم
- شماره ٧٨٦: روی نیکت بد کند من نیک را بر بد نهم
- شماره ٧٨٧: ایها العشاق آتش گشته چون استاره ایم
- شماره ٧٨٨: سر قدم کردیم و آخر سوی جیحون تاختیم
- شماره ٧٨٩: چون همه یاران ما رفتند و تنها ماندیم
- شماره ٧٩٠: این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم
- شماره ٧٩١: ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
- شماره ٧٩٢: چون بدیدم صبح رویت در زمان برخیستم
- شماره ٧٩٣: از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم
- شماره ٧٩٤: بار دیگر از دل و از عقل و جان برخاستیم
- شماره ٧٩٥: می بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام
- شماره ٧٩٦: چونک در باغت به زیر سایه طوبیستم
- شماره ٧٩٧: بده آن باده دوشین که من از نوش تو مستم
- شماره ٧٩٨: بزن آن پرده نوشین که من از نوش تو مستم
- شماره ٧٩٩: هله دوشت یله کردم شب دوشت یله کردم
- شماره ٨٠٠: ز فلک قوت بگیرم دهن از لوت ببندم
- شماره ٨٠١: چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم
- شماره ٨٠٢: چو یکی ساغر مردی ز خم یار برآرم
- شماره ٨٠٣: منم آن عاشق عشقت که جز این کار ندارم
- شماره ٨٠٤: مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم
- شماره ٨٠٥: منم آن کس که نبینم بزنم فاخته گیرم
- شماره ٨٠٦: به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم
- شماره ٨٠٧: بزن آن پرده دوشین که من امروز خموشم
- شماره ٨٠٨: من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
- شماره ٨٠٩: ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانم
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج