شماره ١: ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتهاشماره ٢: ای طایران قدس را عشقت فزوده بال هاشماره ٣: ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرهاشماره ٤: ای یوسف خ…
- شماره ١: ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها
- شماره ٢: ای طایران قدس را عشقت فزوده بال ها
- شماره ٣: ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها
- شماره ٤: ای یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
- شماره ٥: آن شکل بین وان شیوه بین وان قد و خد و دست و پا
- شماره ٦: بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما
- شماره ٧: بنشسته ام من بر درت تا بوک برجوشد وفا
- شماره ٨: جز وی چه باشد کز اجل اندررباید کل ما
- شماره ٩: من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
- شماره ١٠: مهمان شاهم هر شبی بر خوان احسان و وفا
- شماره ١١: ای طوطی عیسی نفس وی بلبل شیرین نوا
- شماره ١٢: ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
- شماره ١٣: ای باد بی آرام ما با گل بگو پیغام ما
- شماره ١٤: ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما
- شماره ١٥: ای نوش کرده نیش را بی خویش کن باخویش را
- شماره ١٦: ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیا
- شماره ١٧: آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا
- شماره ١٨: ای یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
- شماره ١٩: امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را
- شماره ٢٠: چندانک خواهی جنگ کن یا گرم کن تهدید را
- شماره ٢١: جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
- شماره ٢٢: چندان بنالم ناله ها چندان برآرم رنگ ها
- شماره ٢٣: چون خون نخسپد خسروا چشمم کجا خسپد مها
- شماره ٢٤: چون نالد این مسکین که تا رحم آید آن دلدار را
- شماره ٢٥: من دی نگفتم مر تو را کای بی نظیر خوش لقا
- شماره ٢٦: هر لحظه وحی آسمان آید به سر جان ها
- شماره ٢٧: آن خواجه را در کوی ما در گل فرورفتست پا
- شماره ٢٨: ای شاه جسم و جان ما خندان کن دندان ما
- شماره ٢٩: ای از ورای پرده ها تاب تو تابستان ما
- شماره ٣٠: ای فصل باباران ما برریز بر یاران ما
- شماره ٣١: بادا مبارک در جهان سور و عروسی های ما
- شماره ٣٢: دیدم سحر آن شاه را بر شاهراه هل اتی
- شماره ٣٣: می ده گزافه ساقیا تا کم شود خوف و رجا
- شماره ٣٤: ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا
- شماره ٣٥: ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما
- شماره ٣٦: خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگربار بیا
- شماره ٣٧: یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
- شماره ٣٨: رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
- شماره ٣٩: آه که آن صدر سرا می ندهد بار مرا
- شماره ٤٠: طوق جنون سلسله شد باز مکن سلسله را
- شماره ٤١: شمع جهان دوش نبد نور تو در حلقه ما
- شماره ٤٢: کار تو داری صنما قدر تو باری صنما
- شماره ٤٣: کاهل و ناداشت بدم کام درآورد مرا
- شماره ٤٤: در دو جهان لطیف و خوش همچو امیر ما کجا
- شماره ٤٥: با لب او چه خوش بود گفت و شنید و ماجرا
- شماره ٤٦: دی بنواخت یار من بنده غم رسیده را
- شماره ٤٧: ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا
- شماره ٤٨: ماه درست را ببین کو بشکست خواب ما
- شماره ٤٩: با تو حیات و زندگی بی تو فنا و مردنا
- شماره ٥٠: ای بگرفته از وفا گوشه کران چرا چرا
- شماره ٥١: گر تو ملولی ای پدر جانب یار من بیا
- شماره ٥٢: چون همه عشق روی تست جمله رضای نفس ما
- شماره ٥٣: عشق تو آورد قدح پر ز بلاها
- شماره ٥٤: از این اقبالگاه خوش مشو یک دم دلا تنها
- شماره ٥٥: شب قدر است جسم تو کز او یابند دولت ها
- شماره ٥٦: عطارد مشتری باید متاع آسمانی را
- شماره ٥٧: مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را
- شماره ٥٨: رسید آن شه رسید آن شه بیارایید ایوان را
- شماره ٥٩: تو از خواری همی نالی نمی بینی عنایت ها
- شماره ٦٠: ایا نور رخ موسی مکن اعمی صفورا را
- شماره ٦١: هلا ای زهره زهرا بکش آن گوش زهرا را
- شماره ٦٢: بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را
- شماره ٦٣: چه چیزست آنک عکس او حلاوت داد صورت را
- شماره ٦٤: تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا
- شماره ٦٥: ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا
- شماره ٦٦: تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را
- شماره ٦٧: از آن مایی ای مولا اگر امروز اگر فردا
- شماره ٦٨: چو شست عشق در جانم شناسا گشت شستش را
- شماره ٦٩: چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا
- شماره ٧٠: برات آمد برات آمد بنه شمع براتی را
- شماره ٧١: اگر نه عشق شمس الدین بدی در روز و شب ما را
- شماره ٧٢: به خانه خانه می آرد چو بیذق شاه جان ما را
- شماره ٧٣: آمد بت میخانه تا خانه برد ما را
- شماره ٧٤: گر زان که نه ای طالب جوینده شوی با ما
- شماره ٧٥: ای خواجه نمی بینی این روز قیامت را
- شماره ٧٦: آخر بشنید آن مه آه سحر ما را
- شماره ٧٧: آب حیوان باید مر روح فزایی را
- شماره ٧٨: ساقی ز شراب حق پر دار شرابی را
- شماره ٧٩: ای خواجه نمی بینی این روز قیامت را
- شماره ٨٠: امروز گزافی ده آن باده نابی را
- شماره ٨١: ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را
- شماره ٨٢: معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
- شماره ٨٣: ای یار قمرسیما ای مطرب شکرخا
- شماره ٨٤: چون گل همه تن خندم نه از راه دهان تنها
- شماره ٨٥: از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا
- شماره ٨٦: ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا
- شماره ٨٧: جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را
- شماره ٨٨: شاد آمدی ای مه رو ای شادی جان شاد آ
- شماره ٨٩: یک پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا
- شماره ٩٠: ای شاد که ما هستیم اندر غم تو جانا
- شماره ٩١: در آب فکن ساقی بط زاده آبی را
- شماره ٩٢: زهی باغ زهی باغ که بشکفت ز بالا
- شماره ٩٣: میندیش میندیش که اندیشه گری ها
- شماره ٩٤: زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
- شماره ٩٥: زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
- شماره ٩٦: لب را تو به هر بوسه و هر لوت میالا
- شماره ٩٧: رفتم به سوی مصر و خریدم شکری را
- شماره ٩٨: ای از نظرت مست شده اسم و مسما
- شماره ٩٩: دلارام نهان گشته ز غوغا
- شماره ١٠٠: بیا ای جان نو داده جهان را
- شماره ١٠١: بسوزانیم سودا و جنون را
- شماره ١٠٢: سلیمانا بیار انگشتری را
- شماره ١٠٣: دل و جان را در این حضرت بپالا
- شماره ١٠٤: خبر کن ای ستاره یار ما را
- شماره ١٠٥: چو او باشد دل دلسوز ما را
- شماره ١٠٦: مرا حلوا هوس کردست حلوا
- شماره ١٠٧: امیر حسن خندان کن چشم را
- شماره ١٠٨: به برج دل رسیدی بیست این جا
- شماره ١٠٩: بکت عینی غداه البین دمعا
- شماره ١١٠: تو بشکن چنگ ما را ای معلا
- شماره ١١١: برای تو فدا کردیم جان ها
- شماره ١١٢: ز روی تست عید آثار ما را
- شماره ١١٣: ای مطرب دل برای یاری را
- شماره ١١٤: اندر دل ما تویی نگارا
- شماره ١١٥: ای جان و قوام جمله جان ها
- شماره ١١٦: ای سخت گرفته جادوی را
- شماره ١١٧: از دور بدیده شمس دین را
- شماره ١١٨: بنمود وفا از این جا
- شماره ١١٩: برخیز و صبوح را بیارا
- شماره ١٢٠: تا چند تو پس روی به پیش آ
- شماره ١٢١: چون خانه روی ز خانه ما
- شماره ١٢٢: دیدم رخ خوب گلشنی را
- شماره ١٢٣: دیدم شه خوب خوش لقا را
- شماره ١٢٤: ساقی تو شراب لامکان را
- شماره ١٢٥: گفتی که گزیده ای تو بر ما
- شماره ١٢٦: گستاخ مکن تو ناکسان را
- شماره ١٢٧: کو مطرب عشق چست دانا
- شماره ١٢٨: ما را سفری فتاد بی ما
- شماره ١٢٩: مشکن دل مرد مشتری را
- شماره ١٣٠: بیدار کنید مستیان را
- شماره ١٣١: من چو موسی در زمان آتش شوق و لقا
- شماره ١٣٢: در میان پرده خون عشق را گلزارها
- شماره ١٣٣: غمزه عشقت بدان آرد یکی محتاج را
- شماره ١٣٤: ساقیا در نوش آور شیره عنقود را
- شماره ١٣٥: ساقیا گردان کن آخر آن شراب صاف را
- شماره ١٣٦: پرده دیگر مزن جز پرده دلدار ما
- شماره ١٣٧: با چنین شمشیر دولت تو زبون مانی چرا
- شماره ١٣٨: سکه رخسار ما جز زر مبادا بی شما
- شماره ١٣٩: رنج تن دور از تو ای تو راحت جان های ما
- شماره ١٤٠: درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما
- شماره ١٤١: جمله یاران تو سنگند و توی مرجان چرا
- شماره ١٤٢: دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا
- شماره ١٤٣: دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را
- شماره ١٤٤: عقل دریابد تو را یا عشق یا جان صفا
- شماره ١٤٥: ای وصالت یک زمان بوده فراقت سال ها
- شماره ١٤٦: در صفای باده بنما ساقیا تو رنگ ما
- شماره ١٤٧: آخر از هجران به وصلش دررسیدستی دلا
- شماره ١٤٨: از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
- شماره ١٤٩: خدمت شمس حق و دین یادگارت ساقیا
- شماره ١٥٠: درد شمس الدین بود سرمایه درمان ما
- شماره ١٥١: سر برون کن از دریچه جان ببین عشاق را
- شماره ١٥٢: دوش آن جانان ما افتان و خیزان یک قبا
- شماره ١٥٣: شمع دیدم گرد او پروانه ها چون جمع ها
- شماره ١٥٤: دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را
- شماره ١٥٥: از فراق شمس دین افتاده ام در تنگنا
- شماره ١٥٦: ای هوس های دلم بیا بیا بیا بیا
- شماره ١٥٧: ای هوس های دلم باری بیا رویی نما
- شماره ١٥٨: امتزاج روح ها در وقت صلح و جنگ ها
- شماره ١٥٩: ای ز مقدارت هزاران فخر بی مقدار را
- شماره ١٦٠: مفروشید کمان و زره و تیغ زنان را
- شماره ١٦١: چو فرستاد عنایت به زمین مشعله ها را
- شماره ١٦٢: تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
- شماره ١٦٣: بروید ای حریفان بکشید یار ما را
- شماره ١٦٤: چو مرا به سوی زندان بکشید تن ز بالا
- شماره ١٦٥: اگر آن میی که خوردی به سحر نبود گیرا
- شماره ١٦٦: چمنی که تا قیامت گل او به بار بادا
- شماره ١٦٧: کی بپرسد جز تو خسته و رنجور تو را
- شماره ١٦٨: ای بروییده به ناخواست به مانند گیا
- شماره ١٦٩: رو ترش کن که همه روترشانند این جا
- شماره ١٧٠: تا به شب ای عارف شیرین نوا
- شماره ١٧١: چون نمایی آن رخ گلرنگ را
- شماره ١٧٢: در میان عاشقان عاقل مبا
- شماره ١٧٣: از یکی آتش برآوردم تو را
- شماره ١٧٤: ز آتش شهوت برآوردم تو را
- شماره ١٧٥: از ورای سر دل بین شیوه ها
- شماره ١٧٦: روح زیتونیست عاشق نار را
- شماره ١٧٧: ای بگفته در دلم اسرارها
- شماره ١٧٨: می شدی غافل ز اسرار قضا
- شماره ١٧٩: گر تو عودی سوی این مجمر بیا
- شماره ١٨٠: ای تو آب زندگانی فاسقنا
- شماره ١٨١: دل چو دانه ما مثال آسیا
- شماره ١٨٢: در میان عاشقان عاقل مبا
- شماره ١٨٣: ای دل رفته ز جا بازمیا
- شماره ١٨٤: من رسیدم به لب جوی وفا
- شماره ١٨٥: از بس که ریخت جرعه بر خاک ما ز بالا
- شماره ١٨٦: ای میرآب بگشا آن چشمه روان را
- شماره ١٨٧: از سینه پاک کردم افکار فلسفی را
- شماره ١٨٨: بر چشمه ضمیرت کرد آن پری وثاقی
- شماره ١٨٩: آمد بهار جان ها ای شاخ تر به رقص آ
- شماره ١٩٠: با آن که می رسانی آن باده بقا را
- شماره ١٩١: بیدار کن طرب را بر من بزن تو خود را
- شماره ١٩٢: بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان ها
- شماره ١٩٣: جانا قبول گردان این جست و جوی ما را
- شماره ١٩٤: خواهم گرفتن اکنون آن مایه صور را
- شماره ١٩٥: شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را
- شماره ١٩٦: در جنبش اندرآور زلف عبرفشان را
- شماره ١٩٧: ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا
- شماره ١٩٨: ای صوفیان عشق بدرید خرقه ها
- شماره ١٩٩: ای خان و مان بمانده و از شهر خود جدا
- شماره ٢٠٠: نام شتر به ترکی چه بود بگو دوا
- شماره ٢٠١: شب رفت و هم تمام نشد ماجرای ما
- شماره ٢٠٢: هر روز بامداد سلام علیکما
- شماره ٢٠٣: آمد بهار خرم آمد نگار ما
- شماره ٢٠٤: سر بر گریبان درست صوفی اسرار را
- شماره ٢٠٥: چند گریزی ز ما چند روی جا به جا
- شماره ٢٠٦: ای همه خوبی تو را پس تو کرایی که را
- شماره ٢٠٧: ای که به هنگام درد راحت جانی مرا
- شماره ٢٠٨: از جهت ره زدن راه درآرد مرا
- شماره ٢٠٩: ای در ما را زده شمع سرایی درآ
- شماره ٢١٠: گر نه تهی باشدی بیشترین جوی ها
- شماره ٢١١: باز بنفشه رسید جانب سوسن دوتا
- شماره ٢١٢: اسیر شیشه کن آن جنیان دانا را
- شماره ٢١٣: اگر تو عاشق عشقی و عشق را جویا
- شماره ٢١٤: درخت اگر متحرک بدی ز جای به جا
- شماره ٢١٥: من از کجا غم و شادی این جهان ز کجا
- شماره ٢١٦: روم به حجره خیاط عاشقان فردا
- شماره ٢١٧: چه نیکبخت کسی که خدای خواند تو را
- شماره ٢١٨: ز بهر غیرت آموخت آدم اسما را
- شماره ٢١٩: چو اندرآید یارم چه خوش بود به خدا
- شماره ٢٢٠: ز بامداد سعادت سه بوسه داد مرا
- شماره ٢٢١: مرا تو گوش گرفتی همی کشی به کجا
- شماره ٢٢٢: رویم و خانه بگیریم پهلوی دریا
- شماره ٢٢٣: کجاست مطرب جان تا ز نعره های صلا
- شماره ٢٢٤: چه خیره می نگری در رخ من ای برنا
- شماره ٢٢٥: بپخته است خدا بهر صوفیان حلوا
- شماره ٢٢٦: برفت یار من و یادگار ماند مرا
- شماره ٢٢٧: به جان پاک تو ای معدن سخا و وفا
- شماره ٢٢٨: بیار آن که قرین را سوی قرین کشدا
- شماره ٢٢٩: شراب داد خدا مر مرا تو را سرکا
- شماره ٢٣٠: ز سوز شوق دل من همی زند عللا
- شماره ٢٣١: سبکتری تو از آن دم که می رسد ز صبا
- شماره ٢٣٢: چو عشق را تو ندانی بپرس از شب ها
- شماره ٢٣٣: کجاست ساقی جان تا به هم زند ما را
- شماره ٢٣٤: ز جام ساقی باقی چو خورده ای تو دلا
- شماره ٢٣٥: مرا بدید و نپرسید آن نگار چرا
- شماره ٢٣٦: مبارکی که بود در همه عروسی ها
- شماره ٢٣٧: یار ما دلدار ما عالم اسرار ما
- شماره ٢٣٨: هله ای کیا نفسی بیا
- شماره ٢٣٩: کرانی ندارد بیابان ما
- شماره ٢٤٠: تو جان و جهانی کریما مرا
- شماره ٢٤١: نرد کف تو بردست مرا
- شماره ٢٤٢: خیک دل ما مشک تن ما
- شماره ٢٤٣: بگشا در بیا درآ که مبا عیش بی شما
- شماره ٢٤٤: چه شدی گر تو همچون من شدییی عاشق ای فتا
- شماره ٢٤٥: از برای صلاح مجنون را
- شماره ٢٤٦: صد دهل می زنند در دل ما
- شماره ٢٤٧: بانگ تسبیح بشنو از بالا
- شماره ٢٤٨: گوش من منتظر پیام تو را
- شماره ٢٤٩: دل بر ما شدست دلبر ما
- شماره ٢٥٠: هین که منم بر در در برگشا
- شماره ٢٥١: پیشتر آ پیشتر ای بوالوفا
- شماره ٢٥٢: نذر کند یار که امشب تو را
- شماره ٢٥٣: چند نهان داری آن خنده را
- شماره ٢٥٤: باده ده آن یار قدح باره را
- شماره ٢٥٥: خیز صبوحی کن و درده صلا
- شماره ٢٥٦: داد دهی ساغر و پیمانه را
- شماره ٢٥٧: لعل لبش داد کنون مر مرا
- شماره ٢٥٨: گر بنخسبی شبی ای مه لقا
- شماره ٢٥٩: پیش کش آن شاه شکرخانه را
- شماره ٢٦٠: چرخ فلک با همه کار و کیا
- شماره ٢٦١: هان ای طبیب عاشقان سوداییی دیدی چو ما
- شماره ٢٦٢: فیما تری فیما تری یا من یری و لا یری
- شماره ٢٦٣: به شکرخنده اگر می ببرد جان مرا
- شماره ٢٦٤: لی حبیب حبه یشوی الحشا
- شماره ٢٦٥: راح بفیها و الروح فیها
- شماره ٢٦٦: هیج نومی و نفی ریح علی الغور هفا
- شماره ٢٦٧: قد اشرقت الدنیا من نور حمیانا
- شماره ٢٦٨: فدیتک یا ذا الوحی آیاته تتری
- شماره ٢٦٩: تعالوا بنا نصفوا نخلی التدللا
- شماره ٢٧٠: افدی قمرا لاح علینا و تلالا
- شماره ٢٧١: تعالوا کلنا ذا الیوم سکری
- شماره ٢٧٢: حداء الحادی صباحا بهواکم فاتینا
- شماره ٢٧٣: طال ما بتنا بلاکم یا کرامی و شتنا
- شماره ٢٧٤: ایه یا اهل الفرادیس اقرؤا منشورنا
- شماره ٢٧٥: ابصرت روحی ملیحا زلزلت زلزالها
- شماره ٢٧٦: یا خفی الحسن بین الناس یا نور الدجی
- شماره ٢٧٧: سبق الجد الینا نزل الحب علینا
- شماره ٢٧٨: انا لا اقسم الا برجال صدقونا
- شماره ٢٧٩: مولانا مولانا اغنانا اغنانا
- شماره ٢٨٠: یا منیر الخد یا روح البقا
- شماره ٢٨١: یا ساقی المدامه حی علی الصلا
- شماره ٢٨٢: یا من لواء عشقک لا زال عالیا
- شماره ٢٨٣: جاء الربیع مفتخرا فی جوارنا
- شماره ٢٨٤: اخی رایت جمالا سبا القلوب سبا
- شماره ٢٨٥: اتاک عید وصال فلا تذق حزنا
- شماره ٢٨٦: یا من بنا قصر الکمال مشیدا
- شماره ٢٨٧: ورد البشیر مبشرا ببشاره
- شماره ٢٨٨: یا کالمینا یا حاکمینا
- شماره ٢٨٩: یا مخجل البدر اشرقنا بلالا
- شماره ٢٩٠: بی یار مهل ما را بی یار مخسب امشب
- شماره ٢٩١: ای خواب به جان تو زحمت ببری امشب
- شماره ٢٩٢: زان شاهد شکرلب زان ساقی خوش مذهب
- شماره ٢٩٣: مهمان توام ای جان زنهار مخسب امشب
- شماره ٢٩٤: بریده شد از این جوی جهان آب
- شماره ٢٩٥: الا ای روی تو صد ماه و مهتاب
- شماره ٢٩٦: مخسب ای یار مهمان دار امشب
- شماره ٢٩٧: ای در غم تو به سوز و یارب
- شماره ٢٩٨: آه از این زشتان که مه رو می نمایند از نقاب
- شماره ٢٩٩: یا وصال یار باید یا حریفان را شراب
- شماره ٣٠٠: کو همه لطف که در روی تو دیدم همه شب
- شماره ٣٠١: هله صدر و بدر عالم منشین مخسب امشب
- شماره ٣٠٢: در هوایت بی قرارم روز و شب
- شماره ٣٠٣: مجلس خوش کن از آن دو پاره چوب
- شماره ٣٠٤: هیچ می دانی چه می گوید رباب
- شماره ٣٠٥: آواز داد اختر بس روشنست امشب
- شماره ٣٠٦: رغبت به عاشقان کن ای جان صدر غایب
- شماره ٣٠٧: کار همه محبان همچون زرست امشب
- شماره ٣٠٨: خوابم ببسته ای بگشا ای قمر نقاب
- شماره ٣٠٩: واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب
- شماره ٣١٠: بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب
- شماره ٣١١: زشت کسی کو نشد مسخره یار خوب
- شماره ٣١٢: به جان تو که مرو از میان کار مخسب
- شماره ٣١٣: رباب مشرب عشقست و مونس اصحاب
- شماره ٣١٤: تو را که عشق نداری تو را رواست بخسب
- شماره ٣١٥: چشم ها وا نمی شود از خواب
- شماره ٣١٦: چونک درآییم به غوغای شب
- شماره ٣١٧: یار آمد به صلح ای اصحاب
- شماره ٣١٨: علونا سماء الود من غیر سلم
- شماره ٣١٩: امسی و اصبح بالجوی اتعذب
- شماره ٣٢٠: ابشروا یا قوم هذا فتح باب
- شماره ٣٢١: آن خواجه را از نیم شب بیماریی پیدا شده ست
- شماره ٣٢٢: آمده ام که تا به خود گوش کشان کشانمت
- شماره ٣٢٣: آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
- شماره ٣٢٤: درآ تا خرقه قالب دراندازم همین ساعت
- شماره ٣٢٥: که دید ای عاشقان شهری که شهر نیکبختانست
- شماره ٣٢٦: حالت ده و حیرت ده ای مبدع بی حالت
- شماره ٣٢٧: از دفتر عمر ما یکتا ورقی مانده ست
- شماره ٣٢٨: بادست مرا زان سر اندر سر و در سبلت
- شماره ٣٢٩: بیایید بیایید که گلزار دمیده ست
- شماره ٣٣٠: بار دگر آن دلبر عیار مرا یافت
- شماره ٣٣١: زان شاه که او را هوس طبل و علم نیست
- شماره ٣٣٢: این خانه که پیوسته در او بانگ چغانه ست
- شماره ٣٣٣: اندر دل هر کس که از این عشق اثر نیست
- شماره ٣٣٤: از اول امروز حریفان خرابات
- شماره ٣٣٥: همه خوف آدمی را از درونست
- شماره ٣٣٦: بده یک جام ای پیر خرابات
- شماره ٣٣٧: ببستی چشم یعنی وقت خوابست
- شماره ٣٣٨: سماع از بهر جان بی قرارست
- شماره ٣٣٩: سماع آرام جان زندگانیست
- شماره ٣٤٠: دگربار این دلم آتش گرفتست
- شماره ٣٤١: بیا کامروز ما را روز عیدست
- شماره ٣٤٢: مرا چون تا قیامت یار اینست
- شماره ٣٤٣: ز همراهان جدایی مصلحت نیست
- شماره ٣٤٤: به جان تو که سوگند عظیمست
- شماره ٣٤٥: بگو ای یار همراز این چه شیوه ست
- شماره ٣٤٦: شنیدم مر مرا لطفت دعا گفت
- شماره ٣٤٧: قرار زندگانی آن نگارست
- شماره ٣٤٨: صدایی کز کمان آید نذیریست
- شماره ٣٤٩: مبر رنج ای برادر خواجه سختست
- شماره ٣٥٠: ز بعد وقت نومیدی امیدیست
- شماره ٣٥١: طبیب درد بی درمان کدامست
- شماره ٣٥٢: چو با ما یار ما امروز جفتست
- شماره ٣٥٣: زهی می کاندر آن دستست هیهات
- شماره ٣٥٤: ز میخانه دگربار این چه بویست
- شماره ٣٥٥: در این خانه کژی ای دل گهی راست
- شماره ٣٥٦: تو را در دلبری دستی تمامست
- شماره ٣٥٧: چو آن کان کرم ما را شکارست
- شماره ٣٥٨: نگار خوب شکربار چونست
- شماره ٣٥٩: در این جو دل چو دولاب خرابست
- شماره ٣٦٠: ایا ساقی توی قاضی حاجات
- شماره ٣٦١: اگر حوا بدانستی ز رنگت
- شماره ٣٦٢: دو چشم آهوانش شیرگیرست
- شماره ٣٦٣: چنان کاین دل از آن دلدار مستست
- شماره ٣٦٤: تا نقش خیال دوست با ماست
- شماره ٣٦٥: می دان که زمانه نقش سوداست
- شماره ٣٦٦: دود دل ما نشان سوداست
- شماره ٣٦٧: دل آمد و دی به گوش جان گفت
- شماره ٣٦٨: گویم سخن شکرنباتت
- شماره ٣٦٩: در شهر شما یکی نگاریست
- شماره ٣٧٠: آمد رمضان و عید با ماست
- شماره ٣٧١: گر جام سپهر زهرپیماست
- شماره ٣٧٢: من سر نخورم که سر گران ست
- شماره ٣٧٣: گر می نکند لبم بیانت
- شماره ٣٧٤: پرسید کسی که ره کدامست
- شماره ٣٧٥: مر عاشق را ز ره چه بیمست
- شماره ٣٧٦: امروز جنون نو رسیده ست
- شماره ٣٧٧: آن را که در آخرش خری هست
- شماره ٣٧٨: ای گشته ز شاه عشق شهمات
- شماره ٣٧٩: ای کرده میان سینه غارت
- شماره ٣٨٠: آن خواجه اگر چه تیزگوش است
- شماره ٣٨١: آن ره که بیامدم کدامست
- شماره ٣٨٢: ای از کرم تو کار ما راست
- شماره ٣٨٣: هین که گردن سست کردی کو کبابت کو شرابت
- شماره ٣٨٤: عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست
- شماره ٣٨٥: خلق های خوب تو پیشت دود بعد از وفات
- شماره ٣٨٦: چون نداری تاب دانش چشم بگشا در صفات
- شماره ٣٨٧: خاک آن کس شو که آب زندگانش روشنست
- شماره ٣٨٨: خدمت بی دوستی را قدر و قیمت هست نیست
- شماره ٣٨٩: چون دلت با من نباشد همنشینی سود نیست
- شماره ٣٩٠: ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
- شماره ٣٩١: مطربا این پرده زن کان یار ما مست آمدست
- شماره ٣٩٢: گر ندید آن شادجان این گلستان را شاد چیست
- شماره ٣٩٣: جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست
- شماره ٣٩٤: چشمه ای خواهم که از وی جمله را افزایش است
- شماره ٣٩٥: عشق اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست
- شماره ٣٩٦: در ره معشوق ما ترسندگان را کار نیست
- شماره ٣٩٧: آفتاب امروز بر شکل دگر تابان شدست
- شماره ٣٩٨: از سقاهم ربهم بین جمله ابرار مست
- شماره ٣٩٩: آخر ای دلبر نه وقت عشرت انگیزی شدست
- شماره ٤٠٠: چون نظر کردن همه اوصاف خوب اندر دلست
- شماره ٤٠١: اندرآ ای مه که بی تو ماه را استاره نیست
- شماره ٤٠٢: نقش بند جان که جان ها جانب او مایلست
- شماره ٤٠٣: گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیست
- شماره ٤٠٤: هله ای آنک بخوردی سحری باده که نوشت
- شماره ٤٠٥: به خدا کت نگذارم که روی راه سلامت
- شماره ٤٠٦: چند گویی که چه چاره ست و مرا درمان چیست
- شماره ٤٠٧: چشم پرنور که مست نظر جانانست
- شماره ٤٠٨: آن شنیدی که خضر تخته کشتی بشکست
- شماره ٤٠٩: تا نلغزی که ز خون راه پس و پیش ترست
- شماره ٤١٠: دوش آمد بر من آنک شب افروز منست
- شماره ٤١١: عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست
- شماره ٤١٢: آنک بی باده کند جان مرا مست کجاست
- شماره ٤١٣: من نشستم ز طلب وین دل پیچان ننشست
- شماره ٤١٤: روز و شب خدمت تو بی سر و بی پا چه خوشست
- شماره ٤١٥: تشنه بر لب جو بین که چه در خواب شدست
- شماره ٤١٦: مطرب و نوحه گر عاشق و شوریده خوش است
- شماره ٤١٧: من پری زاده ام و خواب ندانم که کجا است
- شماره ٤١٨: سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت تو است
- شماره ٤١٩: بوسه ای داد مرا دلبر عیار و برفت
- شماره ٤٢٠: ذوق روی ترشش بین که ز صد قند گذشت
- شماره ٤٢١: ساقیا این می از انگور کدامین پشته ست
- شماره ٤٢٢: ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست
- شماره ٤٢٣: مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است
- شماره ٤٢٤: دلبری و بی دلی اسرار ماست
- شماره ٤٢٥: عاشقان را جست و جو از خویش نیست
- شماره ٤٢٦: غیر عشقت راه بین جستیم نیست
- شماره ٤٢٧: در دل و جان خانه کردی عاقبت
- شماره ٤٢٨: این چنین پابند جان میدان کیست
- شماره ٤٢٩: عاشقی و بی وفایی کار ماست
- شماره ٤٣٠: گم شدن در گم شدن دین منست
- شماره ٤٣١: عشوه دشمن بخوردی عاقبت
- شماره ٤٣٢: این چنین پابند جان میدان کیست
- شماره ٤٣٣: اندر این جمع شررها ز کجاست
- شماره ٤٣٤: هم به بر این بت زیبا خوشکست
- شماره ٤٣٥: هر کی بالاست مر او را چه غمست
- شماره ٤٣٦: گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
- شماره ٤٣٧: هر جور کز تو آید بر خود نهم غرامت
- شماره ٤٣٨: هر دم سلام آرد کاین نامه از فلانست
- شماره ٤٣٩: بگذشت روز با تو جانا به صد سعادت
- شماره ٤٤٠: امروز شهر ما را صد رونق ست و جانست
- شماره ٤٤١: بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
- شماره ٤٤٢: بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست
- شماره ٤٤٣: از دل به دل برادر گویند روزنیست
- شماره ٤٤٤: ساقی بیار باده که ایام بس خوشست
- شماره ٤٤٥: این طرفه آتشی که دمی برقرار نیست
- شماره ٤٤٦: گر چپ و راست طعنه و تشنیع بیهده ست
- شماره ٤٤٧: ای گل تو را اگر چه رخسار نازکست
- شماره ٤٤٨: امروز روز نوبت دیدار دلبرست
- شماره ٤٤٩: جانا جمال روح بسی خوب و بافرست
- شماره ٤٥٠: از بامداد روی تو دیدن حیات ماست
- شماره ٤٥١: پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکست
- شماره ٤٥٢: ساقی و سردهی ز لب یارم آرزوست
- شماره ٤٥٣: بد دوش بی تو تیره شب و روشنی نداشت
- شماره ٤٥٤: جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت
- شماره ٤٥٥: آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست
- شماره ٤٥٦: ما را کنار گیر تو را خود کنار نیست
- شماره ٤٥٧: ای چنگ پرده های سپاهانم آرزوست
- شماره ٤٥٨: امروز چرخ را ز مه ما تحیریست
- شماره ٤٥٩: ای مرده ای که در تو ز جان هیچ بوی نیست
- شماره ٤٦٠: عاشق آن قند تو جان شکرخای ماست
- شماره ٤٦١: شاه گشادست رو دیده شه بین که راست
- شماره ٤٦٢: یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست
- شماره ٤٦٣: هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
- شماره ٤٦٤: نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
- شماره ٤٦٥: کار ندارم جز این کارگه و کارم اوست
- شماره ٤٦٦: باز درآمد به بزم مجلسیان دوست دوست
- شماره ٤٦٧: آنک چنان می رود ای عجب او جان کیست
- شماره ٤٦٨: با وی از ایمان و کفر باخبری کافریست
- شماره ٤٦٩: ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست
- شماره ٤٧٠: ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست
- شماره ٤٧١: پیش چنین ماه رو گیج شدن واجبست
- شماره ٤٧٢: کالبد ما ز خواب کاهل و مشغول خاست
- شماره ٤٧٣: هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
- شماره ٤٧٤: ز عشق روی تو روشن دل بنین و بنات
- شماره ٤٧٥: بیا که عاشق ماهست وز اختران پیداست
- شماره ٤٧٦: بخند بر همه عالم که جای خنده تو راست
- شماره ٤٧٧: ز آفتاب سعادت مرا شراباتست
- شماره ٤٧٨: وجود من به کف یار جز که ساغر نیست
- شماره ٤٧٩: ستیزه کن که ز خوبان ستیزه شیرینست
- شماره ٤٨٠: به حق آن که در این دل بجز ولای تو نیست
- شماره ٤٨١: چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست
- شماره ٤٨٢: برات عاشق نو کن رسید روز برات
- شماره ٤٨٣: هر آنک از سبب وحشت غمی تنهاست
- شماره ٤٨٤: هر آنچ دور کند مر تو را ز دوست بدست
- شماره ٤٨٥: سه روز شد که نگارین من دگرگونست
- شماره ٤٨٦: به حق چشم خمار لطیف تابانت
- شماره ٤٨٧: چو عید و چون عرفه عارفان این عرفات
- شماره ٤٨٨: در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست
- شماره ٤٨٩: اگر تو مست وصالی رخ تو ترش چراست
- شماره ٤٩٠: مرا چو زندگی از یاد روی چون مه توست
- شماره ٤٩١: جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست
- شماره ٤٩٢: ز دام چند بپرسی و دانه را چه شدست
- شماره ٤٩٣: تو مردی و نظرت در جهان جان نگریست
- شماره ٤٩٤: به شاه نهانی رسیدی که نوشت
- شماره ٤٩٥: اگر مر تو را صلح آهنگ نیست
- شماره ٤٩٦: طرب ای بحر اصل آب حیات
- شماره ٤٩٧: صوفیان آمدند از چپ و راست
- شماره ٤٩٨: فعل نیکان محرض نیکیست
- شماره ٤٩٩: عشق جز دولت و عنایت نیست
- شماره ٥٠٠: قبله امروز جز شهنشه نیست
- شماره ٥٠١: امشب از چشم و مغز خواب گریخت
- شماره ٥٠٢: اندرآ عیش بی تو شادان نیست
- شماره ٥٠٣: بر شکرت جمع مگس ها چراست
- شماره ٥٠٤: خیز که امروز جهان آن ماست
- شماره ٥٠٥: پیشتر آ روی تو جز نور نیست
- شماره ٥٠٦: کار من اینست که کاریم نیست
- شماره ٥٠٧: کیست که او بنده رای تو نیست
- شماره ٥٠٨: شیر خدا بند گسستن گرفت
- شماره ٥٠٩: مرغ دلم باز پریدن گرفت
- شماره ٥١٠: باز به بط گفت که صحرا خوشست
- شماره ٥١١: همچو گل سرخ برو دست دست
- شماره ٥١٢: صبر مرا آینه بیماریست
- شماره ٥١٣: کیست در این شهر که او مست نیست
- شماره ٥١٤: قصد سرم داری خنجر به مشت
- شماره ٥١٥: خانه دل باز کبوتر گرفت
- شماره ٥١٦: بازرسیدیم ز میخانه مست
- شماره ٥١٧: ای ز بگه خاسته سر مست مست
- شماره ٥١٨: نفسی بهوی الحبیب فارت
- شماره ٥١٩: ای دل فرورو در غمش کالصبر مفتاح الفرج
- شماره ٥٢٠: ای مبارک ز تو صبوح و صباح
- شماره ٥٢١: یا راهبا انظر الی مصباح
- شماره ٥٢٢: ماه دیدم شد مرا سودای چرخ
- شماره ٥٢٣: ای بی وفا جانی که او بر ذوالوفا عاشق نشد
- شماره ٥٢٤: بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد
- شماره ٥٢٥: بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد
- شماره ٥٢٦: ای لولیان ای لولیان یک لولیی دیوانه شد
- شماره ٥٢٧: گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
- شماره ٥٢٨: آن کیست آن آن کیست آن کو سینه را غمگین کند
- شماره ٥٢٩: خامی سوی پالیز جان آمد که تا خربز خورد
- شماره ٥٣٠: امروز خندانیم و خوش کان بخت خندان می رسد
- شماره ٥٣١: صوفی چرا هوشیار شد ساقی چرا بی کار شد
- شماره ٥٣٢: مر عاشقان را پند کس هرگز نباشد سودمند
- شماره ٥٣٣: رندان سلامت می کنند جان را غلامت می کنند
- شماره ٥٣٤: رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می کنند
- شماره ٥٣٥: سودای تو در جوی جان چون آب حیوان می رود
- شماره ٥٣٦: آمد بهار عاشقان تا خاکدان بستان شود
- شماره ٥٣٧: کاری نداریم ای پدر جز خدمت ساقی خود
- شماره ٥٣٨: گر آتش دل برزند بر مؤمن و کافر زند
- شماره ٥٣٩: مستی سلامت می کند پنهان پیامت می کند
- شماره ٥٤٠: مستی سلامت می کند پنهان پیامت می کند
- شماره ٥٤١: صرفه مکن صرفه مکن صرفه گدارویی بود
- شماره ٥٤٢: بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد
- شماره ٥٤٣: یار مرا می نهلد تا که بخارم سر خود
- شماره ٥٤٤: ای که ز یک تابش تو کوه احد پاره شود
- شماره ٥٤٥: بی تو به سر می نشود با دگری می نشود
- شماره ٥٤٦: هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
- شماره ٥٤٧: سجده کنم پیشکش آن قد و بالا چه شود
- شماره ٥٤٨: چشم تو ناز می کند ناز جهان تو را رسد
- شماره ٥٤٩: آب زنید راه را هین که نگار می رسد
- شماره ٥٥٠: پنبه ز گوش دور کن بانگ نجات می رسد
- شماره ٥٥١: جان و جهان چو روی تو در دو جهان کجا بود
- شماره ٥٥٢: چیست صلای چاشتگه خواجه به گور می رود
- شماره ٥٥٣: بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
- شماره ٥٥٤: این رخ رنگ رنگ من هر نفسی چه می شود
- شماره ٥٥٥: چونک جمال حسن تو اسب شکار زین کند
- شماره ٥٥٦: جور و جفا و دوریی کان کنکار می کند
- شماره ٥٥٧: دل چو بدید روی تو چون نظرش به جان بود
- شماره ٥٥٨: یار مرا چو اشتران باز مهار می کشد
- شماره ٥٥٩: زهره عشق هر سحر بر در ما چه می کند
- شماره ٥٦٠: عاشق دلبر مرا شرم و حیا چرا بود
- شماره ٥٦١: طوطی جان مست من از شکری چه می شود
- شماره ٥٦٢: خیال ترک من هر شب صفات ذات من گردد
- شماره ٥٦٣: دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
- شماره ٥٦٤: همی بینیم ساقی را که گرد جام می گردد
- شماره ٥٦٥: اگر صد همچو من گردد هلاک او را چه غم دارد
- شماره ٥٦٦: بتی کو زهره و مه را همه شب شیوه آموزد
- شماره ٥٦٧: نباشد عیب پرسیدن تو را خانه کجا باشد
- شماره ٥٦٨: چو آمد روی مه رویم چه باشد جان که جان باشد
- شماره ٥٦٩: بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
- شماره ٥٧٠: بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
- شماره ٥٧١: بیا کامشب به جان بخشی به زلف یار می ماند
- شماره ٥٧٢: ورای پرده جانت دلا خلقان پنهانند
- شماره ٥٧٣: برآمد بر شجر طوطی که تا خطبه شکر گوید
- شماره ٥٧٤: مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
- شماره ٥٧٥: ایا سر کرده از جانم تو را خانه کجا باشد
- شماره ٥٧٦: دل من چون صدف باشد خیال دوست در باشد
- شماره ٥٧٧: چو برقی می جهد چیزی عجب آن دلستان باشد
- شماره ٥٧٨: مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
- شماره ٥٧٩: دگرباره سر مستان ز مستی در سجود آمد
- شماره ٥٨٠: صلا یا ایها العشاق کان مه رو نگار آمد
- شماره ٥٨١: مه دی رفت و بهمن هم بیا که نوبهار آمد
- شماره ٥٨٢: اگر خواب آیدم امشب سزای ریش خود بیند
- شماره ٥٨٣: رسیدم در بیابانی که عشق از وی پدید آید
- شماره ٥٨٤: یکی گولی همی خواهم که در دلبر نظر دارد
- شماره ٥٨٥: مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد
- شماره ٥٨٦: سعادت جو دگر باشد و عاشق خود دگر باشد
- شماره ٥٨٧: صلا جان های مشتاقان که نک دلدار خوب آمد
- شماره ٥٨٨: صلا رندان دگرباره که آن شاه قمار آمد
- شماره ٥٨٩: شکایت ها همی کردی که بهمن برگ ریز آمد
- شماره ٥٩٠: سر از بهر هوس باید چو خالی گشت سر چه بود
- شماره ٥٩١: چه بویست این چه بویست این مگر آن یار می آید
- شماره ٥٩٢: اگر چرخ وجود من از این گردش فروماند
- شماره ٥٩٣: برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
- شماره ٥٩٤: امروز جمال تو سیمای دگر دارد
- شماره ٥٩٥: آن را که درون دل عشق و طلبی باشد
- شماره ٥٩٦: آن مه که ز پیدایی در چشم نمی آید
- شماره ٥٩٧: امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
- شماره ٥٩٨: یاران سحر خیزان تا صبح کی دریابد
- شماره ٥٩٩: امشب عجبست ای جان گر خواب رهی یابد
- شماره ٦٠٠: جامم بشکست ای جان پهلوش خلل دارد
- شماره ٦٠١: آن عشق که از پاکی از روح حشم دارد
- شماره ٦٠٢: آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
- شماره ٦٠٣: گویند به بلا ساقون ترکی دو کمان دارد
- شماره ٦٠٤: هرک آتش من دارد او خرقه ز من دارد
- شماره ٦٠٥: ای دوست شکر خوشتر یا آنک شکر سازد
- شماره ٦٠٦: با تلخی معزولی میری بنمی ارزد
- شماره ٦٠٧: ای دل به غمش ده جان یعنی بنمی ارزد
- شماره ٦٠٨: ایمان بر کفر تو ای شاه چه کس باشد
- شماره ٦٠٩: در خانه غم بودن از همت دون باشد
- شماره ٦١٠: نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد
- شماره ٦١١: ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد
- شماره ٦١٢: بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
- شماره ٦١٣: ای خواجه بازرگان از مصر شکر آمد
- شماره ٦١٤: آن بنده آواره بازآمد و بازآمد
- شماره ٦١٥: خواب از پی آن آید تا عقل تو بستاند
- شماره ٦١٦: چونی و چه باشد چون تا قدر تو را داند
- شماره ٦١٧: چشم از پی آن باید تا چیز عجب بیند
- شماره ٦١٨: چون جغد بود اصلش کی صورت باز آید
- شماره ٦١٩: آن صبح سعادت ها چون نورفشان آید
- شماره ٦٢٠: از سرو مرا بوی بالای تو می آید
- شماره ٦٢١: در تابش خورشیدش رقصم به چه می باید
- شماره ٦٢٢: جان پیش تو هر ساعت می ریزد و می روید
- شماره ٦٢٣: عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد
- شماره ٦٢٤: هر ذره که بر بالا می نوشد و پا کوبد
- شماره ٦٢٥: گر ماه شب افروزان روپوش روا دارد
- شماره ٦٢٦: هر کآتش من دارد او خرقه ز من دارد
- شماره ٦٢٧: عاشق به سوی عاشق زنجیر همی درد
- شماره ٦٢٨: ای دوست شکر بهتر یا آنک شکر سازد
- شماره ٦٢٩: عاشق چو منی باید می سوزد و می سازد
- شماره ٦٣٠: گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد
- شماره ٦٣١: نومید مشو جانا کاومید پدید آمد
- شماره ٦٣٢: عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
- شماره ٦٣٣: شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد
- شماره ٦٣٤: نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بیند
- شماره ٦٣٥: مستان می ما را هم ساقی ما باید
- شماره ٦٣٦: بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
- شماره ٦٣٧: برانید برانید که تا بازنمانید
- شماره ٦٣٨: ملولان همه رفتند در خانه ببندید
- شماره ٦٣٩: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد
- شماره ٦٤٠: تا باد سعادت ز محمد خبر افکند
- شماره ٦٤١: در حلقه عشاق به ناگه خبر افتاد
- شماره ٦٤٢: در خانه نشسته بت عیار کی دارد
- شماره ٦٤٣: در کوی خرابات مرا عشق کشان کرد
- شماره ٦٤٤: تا نقش تو در سینه ما خانه نشین شد
- شماره ٦٤٥: بار دگر آن آب به دولاب درآمد
- شماره ٦٤٦: بار دگر آن مست به بازار درآمد
- شماره ٦٤٧: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند
- شماره ٦٤٨: ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
- شماره ٦٤٩: بر چرخ سحرگاه یکی ماه عیان شد
- شماره ٦٥٠: آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد
- شماره ٦٥١: مهتاب برآمد کلک از گور برآمد
- شماره ٦٥٢: تدبیر کند بنده و تقدیر نداند
- شماره ٦٥٣: چون بر رخ ما عکس جمال تو برآید
- شماره ٦٥٤: هر نکته که از زهر اجل تلختر آید
- شماره ٦٥٥: از بهر خدا عشق دگر یار مدارید
- شماره ٦٥٦: مرغان که کنون از قفص خویش جدایید
- شماره ٦٥٧: گر یک سر موی از رخ تو روی نماید
- شماره ٦٥٨: بگو دل را که گرد غم نگردد
- شماره ٦٥٩: دلم امروز خوی یار دارد
- شماره ٦٦٠: نثرنا فی ربیع الوصل بالورد
- شماره ٦٦١: بیا ای زیرک و بر گول می خند
- شماره ٦٦٢: اگر عالم همه پرخار باشد
- شماره ٦٦٣: تویی نقشی که جان ها برنتابد
- شماره ٦٦٤: دلی دارم که گرد غم نگردد
- شماره ٦٦٥: خنک جانی که او یاری پسندد
- شماره ٦٦٦: چمن جز عشق تو کاری ندارد
- شماره ٦٦٧: سماع صوفیان می درنگیرد
- شماره ٦٦٨: رجب بیرون شد و شعبان درآمد
- شماره ٦٦٩: چو شب شد جملگان در خواب رفتند
- شماره ٦٧٠: پریر آن چهره یارم چه خوش بود
- شماره ٦٧١: دلم را ناله سرنای باید
- شماره ٦٧٢: بگویم خفیه تا خواجه نرنجد
- شماره ٦٧٣: کسی کز غمزه ای صد عقل بندد
- شماره ٦٧٤: چنان کز غم دل دانا گریزد
- شماره ٦٧٥: هر آن دل ها که بی تو شاد باشد
- شماره ٦٧٦: سگ ار چه بی فغان و شر نباشد
- شماره ٦٧٧: عجب آن دلبر زیبا کجا شد
- شماره ٦٧٨: به صورت یار من چون خشمگین شد
- شماره ٦٧٩: چو دیوم عاشق آن یک پری شد
- شماره ٦٨٠: نگارا مردگان از جان چه دانند
- شماره ٦٨١: کسی که غیر این سوداش نبود
- شماره ٦٨٢: یکی لحظه از او دوری نباید
- شماره ٦٨٣: ز خاک من اگر گندم برآید
- شماره ٦٨٤: ز رویت دسته گل می توان کرد
- شماره ٦٨٥: دل با دل دوست در حنین باشد
- شماره ٦٨٦: ای مطرب جان چو دف به دست آمد
- شماره ٦٨٧: کی باشد کاین قفص چمن گردد
- شماره ٦٨٨: روی تو به رنگریز کان ماند
- شماره ٦٨٩: دوش از بت من جهان چه می شد
- شماره ٦٩٠: ای عشق که جمله از تو شادند
- شماره ٦٩١: هر چند که بلبلان گزینند
- شماره ٦٩٢: رفتیم بقیه را بقا باد
- شماره ٦٩٣: جانی که ز نور مصطفی زاد
- شماره ٦٩٤: آن کز دهن تو رنگ دارد
- شماره ٦٩٥: این قافله بار ما ندارد
- شماره ٦٩٦: بیچاره کسی که زر ندارد
- شماره ٦٩٧: دل بی لطف تو جان ندارد
- شماره ٦٩٨: آن کس که ز تو نشان ندارد
- شماره ٦٩٩: بیچاره کسی که می ندارد
- شماره ٧٠٠: آن خواجه خوش لقا چه دارد
- شماره ٧٠١: آن خواجه خوش لقا چه دارد
- شماره ٧٠٢: پرکندگی از نفاق خیزد
- شماره ٧٠٣: آن کس که ز جان خود نترسد
- شماره ٧٠٤: آن جا که چو تو نگار باشد
- شماره ٧٠٥: ای کز تو همه جفا وفا شد
- شماره ٧٠٦: روزم به عیادت شب آمد
- شماره ٧٠٧: آن یوسف خوش عذار آمد
- شماره ٧٠٨: برخیز که ساقی اندرآمد
- شماره ٧٠٩: جان از سفر دراز آمد
- شماره ٧١٠: آن شعله نور می خرامد
- شماره ٧١١: امروز نگار ما نیامد
- شماره ٧١٢: خوش باش که هر که راز داند
- شماره ٧١٣: ساقی زان می که می چریدند
- شماره ٧١٤: اول نظر ار چه سرسری بود
- شماره ٧١٥: اول نظر ار چه سرسری بود
- شماره ٧١٦: دیر آمده ای سفر مکن زود
- شماره ٧١٧: آن کس که به بندگیت آید
- شماره ٧١٨: آخر گهر وفا ببارید
- شماره ٧١٩: ای اهل صبوح در چه کارید
- شماره ٧٢٠: از بهر چه در غم و زحیرید
- شماره ٧٢١: هر سینه که سیمبر ندارد
- شماره ٧٢٢: ما مست شدیم و دل جدا شد
- شماره ٧٢٣: ساقی برخیز کان مه آمد
- شماره ٧٢٤: گرمابه دهر جان فزا بود
- شماره ٧٢٥: کس با چو تو یار راز گوید
- شماره ٧٢٦: شب رفت حریفکان کجایید
- شماره ٧٢٧: از دلبر ما نشان کی دارد
- شماره ٧٢٨: دشمن خویشیم و یار آنک ما را می کشد
- شماره ٧٢٩: اینک آن جویی که چرخ سبز را گردان کند
- شماره ٧٣٠: اینک آن مرغان که ایشان بیضه ها زرین کنند
- شماره ٧٣١: پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
- شماره ٧٣٢: دی میان عاشقان ساقی و مطرب میر بود
- شماره ٧٣٣: ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد
- شماره ٧٣٤: مطربا این پرده زن کز رهزنان فریاد و داد
- شماره ٧٣٥: دوش آمد پیل ما را باز هندستان به یاد
- شماره ٧٣٦: گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد
- شماره ٧٣٧: نام آن کس بر که مرده از جمالش زنده شد
- شماره ٧٣٨: مطربم سرمست شد انگشت بر رق می زند
- شماره ٧٣٩: قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین کند
- شماره ٧٤٠: مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم بو کند
- شماره ٧٤١: پنج در چه فایده چون هجر را شش تو کند
- شماره ٧٤٢: عشق عاشق را ز غیرت نیک دشمن رو کند
- شماره ٧٤٣: آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود
- شماره ٧٤٤: رو ترش کردی مگر دی باده ات گیرا نبود
- شماره ٧٤٥: آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار خود
- شماره ٧٤٦: برنشست آن شاه عشق و دام ظلمت بردرید
- شماره ٧٤٧: ای طربناکان ز مطرب التماس می کنید
- شماره ٧٤٨: فخر جمله ساقیانی ساغرت در کار باد
- شماره ٧٤٩: مست آمد دلبرم تا دل برد از بامداد
- شماره ٧٥٠: شاد شد جانم که چشمت وعده احسان نهاد
- شماره ٧٥١: هر زمان کز غیب عشق یار ما خنجر کشد
- شماره ٧٥٢: هم دلم ره می نماید هم دلم ره می زند
- شماره ٧٥٣: هم لبان می فروشت باده را ارزان کند
- شماره ٧٥٤: می خرامد آفتاب خوبرویان ره کنید
- شماره ٧٥٥: شاه ما از جمله شاهان پیش بود و بیش بود
- شماره ٧٥٦: علتی باشد که آن اندر بهاران بد شود
- شماره ٧٥٧: وصف آن مخدوم می کن گر چه می رنجد حسود
- شماره ٧٥٨: دل من کار تو دارد گل و گلنار تو دارد
- شماره ٧٥٩: دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
- شماره ٧٦٠: خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد
- شماره ٧٦١: چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد
- شماره ٧٦٢: بدرد مرده کفن را به سر گور برآید
- شماره ٧٦٣: خنک آن کس که چو ما شد همگی لطف و رضا شد
- شماره ٧٦٤: مشو ای دل تو دگرگون که دل یار بداند
- شماره ٧٦٥: هله نومید نباشی که تو را یار براند
- شماره ٧٦٦: خضری که عمر ز آبت بکشد دراز گردد
- شماره ٧٦٧: صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
- شماره ٧٦٨: چمنی که جمله گل ها به پناه او گریزد
- شماره ٧٦٩: چه توقفست زین پس همه کاروان روان شد
- شماره ٧٧٠: همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
- شماره ٧٧١: هله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نماند
- شماره ٧٧٢: صنما سپاه عشقت به حصار دل درآمد
- شماره ٧٧٣: سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد
- شماره ٧٧٤: به میان دل خیال مه دلگشا درآمد
- شماره ٧٧٥: هله هش دار که در شهر دو سه طرارند
- شماره ٧٧٦: عاشقان بر درت از اشک چو باران کارند
- شماره ٧٧٧: ای خدایی که چو حاجات به تو برگیرند
- شماره ٧٧٨: از دلم صورت آن خوب ختن می نرود
- شماره ٧٧٩: همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
- شماره ٧٨٠: بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد
- شماره ٧٨١: در دلم چون غمت ای سرو روان برخیزد
- شماره ٧٨٢: خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
- شماره ٧٨٣: ای دریغا که حریفان همه سر بنهادند
- شماره ٧٨٤: عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
- شماره ٧٨٥: ما نه زان محتشمانیم که ساغر گیرند
- شماره ٧٨٦: آنک عکس رخ او راه ثریا بزند
- شماره ٧٨٧: آنچ روی تو کند نور رخ خور نکند
- شماره ٧٨٨: آه کان طوطی دل بی شکرستان چه کند
- شماره ٧٨٩: از دلم صورت آن خوب ختن می نرود
- شماره ٧٩٠: واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود
- شماره ٧٩١: این کبوتربچه هم عزم هوا کرد و پرید
- شماره ٧٩٢: هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
- شماره ٧٩٣: هست مستی که مرا جانب میخانه برد
- شماره ٧٩٤: هر کی از حلقه ما جای دگر بگریزد
- شماره ٧٩٥: وقت آن شد که ز خورشید ضیایی برسد
- شماره ٧٩٦: وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد
- شماره ٧٩٧: ز اول روز که مخموری مستان باشد
- شماره ٧٩٨: ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی نبود
- شماره ٧٩٩: سفره کهنه کجا درخور نان تو بود
- شماره ٨٠٠: گر نخسبی ز تواضع شبکی جان چه شود
- شماره ٨٠١: عشرتی هست در این گوشه غنیمت دارید
- شماره ٨٠٢: می رسد یوسف مصری همه اقرار دهید
- شماره ٨٠٣: بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
- شماره ٨٠٤: صنما گر ز خط و خال تو فرمان آرند
- شماره ٨٠٥: یا رب این بوی که امروز به ما می آید
- شماره ٨٠٦: یا رب این بوی خوش از روضه جان می آید
- شماره ٨٠٧: لحظه ای قصه کنان قصه تبریز کنید
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج