فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1403

شماره ٩: دو هزار عهد کردم که سر جنون نخارم

دو هـزار عـهـد کـردم کـه سـر جــنـون نـخـارمز تـو درشکسـت عهدم ز تـو بـاد شد قرارمز ره زیـاده جــویـی بــه طــریـق خــیـره رویـیبــروم کـه کـدخـدایـم …

دو هـزار عـهـد کـردم کـه سـر جــنـون نـخـارمز تـو درشکسـت عهدم ز تـو بـاد شد قرارم
ز ره زیـاده جــویـی بــه طــریـق خــیـره رویـیبــروم کـه کـدخـدایـم غـلـه بــدروم بــکـارم
همه حل و عقد عالم چـو بـه دست غیب آمدمن بوالفضول معجب تو بگو که بر چه کارم
چو قضا به سخره خواهد که ز سبلتی بخنددسـگ لنگ را بـگوید که بـرس بـدان شکارم
چـو بـر اوش رحم آید خبـرش کند که بـنشینبـهل اخـتـیار خـود را تـو بـه پـیش اخـتـیارم
اگـرت شـکـار بــایـد ز مـنـت شـکـار خـوشـتـرهمه صیدهای جـان را بـه نثـار بـر تـو بـارم
نـه ز دام مـن مـلـالـی نـه ز جـام مـن وبـالـینه نظیر من جـمالی چـه غریب و ندره یارم
خــمـش ار دگـر بــگـویـم ز مـقـالـت خـوش اوبــپــرد کـبــوتــر دل ســوی اولـیـن مـطـارم
تـبـریز و شمس دین شـد سـبـب فروغ اخـتـررخ شـمس از او منور بـه فـراز سـبـز طـارم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج