فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 13 اردیبهشت 1403

شماره ٤: غافلند از زندگی مستان خواب

غـافـلند از زندگـی مسـتـان خـوابزندگانی چـیسـت مستـی از شرابتــا نـپــنـداری شـرابــی گـفـتـمـتخــانـه آبــادان و عـقـل از وی خــراباز شـراب شوق جـانا…

غـافـلند از زندگـی مسـتـان خـوابزندگانی چـیسـت مستـی از شراب
تــا نـپــنـداری شـرابــی گـفـتـمـتخــانـه آبــادان و عـقـل از وی خــراب
از شـراب شوق جـانان مسـت شوکانچه عقلت می بـرد شرست و آب
قرب خـواهی گردن از طاعت مپـیچجامگی خواهی سر از خدمت متاب
خــفــتــه در وادی و رفــتــه کـاروانتـرسمش منزل نبـیند جـز بـه خـواب
تا نپاشی تخم طاعت، دخل عیشبــرنـگـیـری، رنـج بــیـن و گـنـج یـاب
چـشمه حـیوان بـه تـاریکی درستلؤلؤ انـدر بــحــر و گـنـج انـدر خــراب
هر کـه دایم حـلقـه بـر سـندان زندنـاگـهـش روزی بـبــاشـد فـتـح بــاب
رفـت بــایـد تـا بــه کـام دل رسـنـدشـب نـشـسـتـن تــا بــرآیـد آفـتـاب
سـعـدیا گر مزد خـواهی بـی عملتـشـنه خـسـبـد کـاروانی در سـراب

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج