فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 اردیبهشت 1403

شرم حضور

ز آبشار نگاه تو نور می بارد به جای اشک ز چشمت بلور می بارد دل از خیال تو روشن شود به ظلمت شب چو نور ماه که از راه ور یبارد لبت ز تابش دندان ستاره بارا…

ز آبشار نگاه تو نور می بارد
به جای اشک ز چشمت بلور می بارد
دل از خیال تو روشن شود به ظلمت شب
چو نور ماه که از راه ور یبارد
لبت ز تابش دندان ستاره بارانست
ز خنده های تو باران نور می بارد
چه دلنواز نگاهی که وقت دیدن تو
ز چشم اینه شرم حضور می بارد
دهان به خنده ی شیرین اگر که بگشایی
به جان مردم غمگین سرور می بارد
کجاست دیده ی موسی که بنگرد شب ها
هنوز شعشعه از کوه طور می بارد
به لطف طبع تو نازم که با عنایت دوست
ز واژه ی شعرت شعور می بارد
ظهور شعر تو بر ذهن نازک اندیشان
هزارها سخن ننو ظهور می بارد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج