فرامرز فرخ
ای وجودت مایه ی فخر رسول
لایق یکتای زهـــــــــرای بتول
–
شیر میدان نبردی یا علـــــــــــی
کس ندیده چون تو مردی یا علی
–
با عدوی دیـــن نمودی جنگها
با فریب و حیلــــه و نیرنگها
–
عقل کلی و ، به مانند رســــول
در دو عالم نزد ارباب عقــــول
–
با رسول حــق ، برادر بوده ای
بهر او تنها تــو ، یاور بوده ای
–
با یتیمان مهربان ، همچون پدر
در برِ دشمن ، بسان شیـــر نر
–
جان خود را گر فکندی در خطر
مکر دشمن را ، نمودی بی اثــر
–
ضربت تــــو ، ضربتی بی انتهاست
بر سر کفری که جنگش با خــداست
–
ذکر نام تو ، همیشه بر لب است
مجتبی وهم حسین و زینب است
–
بر فقیران جمله نان آور تویی
بنده ای اما ، خــدا باور تویی
–
در غدیر خم ، مدال آور شدی
مایه ی مأیوسی کافـــر شدی
–
من چه گویم چون زبانم الکن است
وصف تو گوینده ،حتی دشمن است
***********
خود کمک فرما که با ایمان شویم
ایستاده ، بر سر پیمــــــان شویم
–
دین حق را ، جمله باور داشتن
هم قدم ، در راه دین بر داشتن
–
از حــــرام ِ دین خود ، دوری کنیم
با بصیرت دوری از کــــوری کنیم
–
قدر دان ِ ، نعمت سید علی
میشود هر عاشق مولا علی
بخش قطعه | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران