فرامرز عربعامری
در انتظار روي تو ميمانم اين چشمها هميشه همين جور است
فرامرز عربعامری
در انتظار روي تو ميمانم اين چشمها هميشه همين جور است
اين اشكها به شوق تو لبريز است اين قلبها ز هجر تو رنجور است
يك روز با تمام غزليات، با آيههاي روشن و زيبايت
ميآيي اي هميشهي جاويدان، اين حرف عاشقان سلحشور است
تنها اميد ماندن و روييدن! اي مايه طراوت جان برگرد
چشم انتظار آمدنت هستم، تنها دلم به ياد تو پر نور است
خوش آن دلي كه مهر تواش پر كرد خوش آن زبان كه نام تو را آورد
در عزت و شكوه تو ميبالد مردي كه از وجود تو مغرور است
بر اين دل شكسته و تنگ و سرد با گامهاي گرم خودت برگرد
در انتظار روي تو ميمانم اين چشمها هميشه همين جور است