فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 29 اردیبهشت 1403

درد خدمت

سید حسین عمادی سرخی

“حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست
آه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست” *
هر که گردیده جهان را کند اقرار، چنین:
هیچ جا بهتر از این مملکت ایران نیست
ادعا داشت یکی: در همه ملک ایران
نقطه ای خوب تر از شرق همین تهران نیست
هیچ جا گوجه فرنگی و خیار و زردک
مثل این کوچه ی ما، خوب و نکو، ارزان نیست
گفتمش های! برادر! همه جا را گشتی؟
جایی از ملک وطن، غم زده و ویران نیست؟
تا به کی وعده ی سر خرمن و بی مایه دهی
راستگویی ز چه در پیش شما آسان نیست؟
گفته ی پیر چنین است: صداقت! خدمت!
هرکه را نیست ، بجان خودم او انسان نیست
کرده ای فرض مرا، خنگ و ببو؟ مرد دغل؟
خدعه و و مکر تورا خاتمه و پایان نیست؟
درد من درد دروغ است به اسم خدمت
آه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست

* هوشنگ ابتهاج

بخش قصیده | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران