فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1403

حاصل جواب عارف از سؤال پسر

سخـن عارف سـتـوده سیرچون به اینجا رسید پیش پسرگفـت کای فـهم را مهیا تـوعشق من بـود ازین قبـل بـا تورخــت آیـیـنـه مـصــفـا بــودزان جــمــال ازل هــوی…

سخـن عارف سـتـوده سیرچون به اینجا رسید پیش پسر
گفـت کای فـهم را مهیا تـوعشق من بـود ازین قبـل بـا تو
رخــت آیـیـنـه مـصــفـا بــودزان جــمــال ازل هــویــدا بـــود
چشم من بود بر جمال ازلچـون در آییـنـه ات فـتـاد خـلـل
چشم ازان آینه فرو بـستـمپـس زانوی خـویش بـنشستـم
شـاهد از آینـه چـو تـابـد روبـــه بـــود آیـــنـــه ســـر زانـــو
آن که بـاشد ز زانو آینه اشحـسن معنی شود معاینه اش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج