فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 16 اردیبهشت 1403

جهان چون خواب آب می‌شود/ لیلا علی یوا ؛ ترجمه ا.ح. علیار.

 

 

سرشناسه:علی‌یوا، لیلا، ۱۹۸۴ – م. 
Ali yuva, Lila
‏عنوان و نام پديدآور:جهان چون خواب آب می‌شود/ لیلا علی یوا ؛ ترجمه ا.ح. علیار.
‏مشخصات نشر:تهران: مبین اندیشه ، ‏‫‬‏۱۳۹۶.
‏مشخصات ظاهری:‏‫‬‏۲۱۲ ص.
‏شابک:‏‫‬‮‭978-600-239-285-5
‏وضعیت فهرست نویسی:فیپا
‏موضوع:شعر ترکی آذربایجانی — قرن ‏‫۲۱م.‏‬ — ترجمه شده به فارسی
‏موضوع:Azerbaijani poetry — 21st century — Translations into Persian
‏موضوع:شعر فارسی — قرن ۱۴ — ترجمه شده از ترکی آذربایجانی
‏موضوع:Persian poetry — 20th century — Translations from Azerbaijani
‏شناسه افزوده:ح‍م‍ی‍دی‌ ع‍ل‍ی‍ار، اک‍ب‍ر، ‏‫۱۳۵۲ – ‏، مترجم
‏رده بندی کنگره:‏‫‬‮‭PL۳۱۴‏‫‬‮‭/ع۸۷۴ج۹ ۱۳۹۶
‏رده بندی دیویی:‏‫‬‮‭۸۹۴/۳۶۱۱
‏شماره کتابشناسی ملی:۴۸۹۰۲۵۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صابر شاهتختی
رویکرد تغزلی به موضوعات از ویژگیهای نادر خلاقیت ادبی لیلا علی یوا می باشد
انتخاب موضوع هر شاعر نشانگر تناسب بین جهانبینی، ادراک فلسفی، لمس زندگی و احساسات و عواطف و همچنین نمیانگر جهان معنوی وی می باشد. همواره در محیط آفرینشهای ادبی شاهد این عبارت هستیم که “تیتر نصف متن هست”. با نگاه به دنیای شعر خانم لیلا علیاوا در می یابیم که بین اسامی که وی برای اشعارش اختیار کرده با سوژه هایش هارمونی منحصربفردی ایجاد شده است.
ویلیام فاکنز نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل می نویسد که برای هنرمند آرامش روحی و زندگی راحت روزمره مهم نیست و برای نویسنده نه استقلال مادی و پولی، بلکه کاغذ و قلم نیاز می باشد. ما می بینیم که این افکار در فعالیت و زندگی ادبی شاعره گرامی به واقعیت پیوسته است و لیلا به درگاه خداوندی راه یافته و با ماه و ستارگان در تماس است. کشتی او بار حکمت دارد و از غم دنیا بدور است. او با تکیه بر قدرت خداوندی در مسیر عشق حرکت می کند.
بین شعر لیلا و توکتوگول ساتیلگا شاعر جهانی قرغیزی مشابهتهای عجیبی وجود دارد. وی در یکی از منظومه هایش می گوید:
با دیدن یتیم
طاقت نیاوردم و گریه کردم
نکند قبل از اینکه احوالش را جویا شوم
دلش را شکستم؟
لیلا هم دقیقا همین حس را در شعر «در روم» خودش تجربه می کند:
در یکی از روزهای نوامبر
در یکی از کافه های روم نشسته بودم
در کنارم مسکین و بینوایی ساکت نشسته بود
و درباره آنچه که دل او را به درد آورده است می اندیشم
و یا توکتوگول ساتیلگا در شعر «خداحافظ مادر» می نویسد:
چشمهایت اشکآگین شد مادر
غصهام گر یکی بود هزار شد
ایکاش صبر می کردی
و در حالیکه زنده ام مردهام نمی پنداشتی..
لیلا :
قطعا در جایی مادری گریه می کند
و اشک او چون تگرگی بر دلها..
مادر کاپلین امروز بیمار است
باز هم معجزه ای وارد خوابم شده
می بینیم که هر دو شاعر احساسات انسانی را ترنم می کنند و عاشق آزادی معنوی هستند. انگار در یک ارکستر با آلتهای مختلف یک آهنگ را می نوازند.
از مقایسه بالا می توان نتیجه گرفت که پیگیری رابطه بین حوادث طبیعی با یک فهم منطقی و بخشیدن حال و هوای احساس و شعریت به آن حاصل یک جهانبینی درست و توانایی به اشتراک گذاشتن این حس و حال با دیگران تظاهر یک غنای معنوی است.
یکی دیگر از نکات قابل ذکر این است که موضوعات اختیار شده توط شاعره افق های جدیدی را برای شاعران بعدی باز می کند. هر یک از عناوین اشعار لیلا همچون «عشق و نفرت»، «ابلیس»، «بندهی عشق» و غیره می تواند اساس و پایه یک داستان و منظومه باشد.
بزرگانی چون لیلا علیاوا ارمغنهای باارزشی را به ادبیات جهان هدیه داده اند، برای مثال شعر «ماهی قزل آلا»ی شاعر را می توان نام برد:
ماهی بیچاره
به یک قلاب برنجی تیز گیر کرد
ماهیگیر پیر نیز
در خیال خودش ثروتمند شد
ماهی به صیاد پیر گفت:
مرا به زندگی بازگردان
عوضش را می دهم.
صیاد در جواب گفت:
حرفی ندارم، قبول
فقط من در ازایش
از تو طلا می خواهم.
هر دو به آرزویشان رسیدند.
ولی هنوز برای شادی کردن زود بود
ماهی بیچاره
دوباره در دام صیادان پیر افتاد..

..زمان بر هر چیزی حاکم است و به این خاطر در مقابل هیچ چیز گردن خم نمی کند. شاعره ما نیز همانند عمادالدین نسیمی بزرگ با عواطف خودش در مقابل زمان به عصیان برمی خیزد و اتهاماتی را با زبان شعر بر آن وارد می کند. در این باره نویسندگان زیادی از جمله خورخ لویس بورخس نویسنده آرژانتینی انگلیسی الاصل در داستان «بیگانه» خود می نویسد که رودخانه مرا به یاد زمان می اندازد. لیلا نیز افکار خودش را با نگاره های متجلی بدین شکل به تصویر می کشد:
زمان به کجا جاری شد
کگفتمش «ایست» ولی نایستاد
ساعت شش هوا روشن شد
و دستم دراز شده به سوی خورشید..
در شعرهایی مانند «الهی قدرتم ده»، «هدیه خداوندی من» و «زندگی چیست و مرگ چیست» شاهد اعتقاددات عمیق لیلا هستیم. شاعر با گفتن «مرگ و زندگی چیست، میان من وبهشت فقط یه پله فاصله هست» انگار اطمینان و نفس مطمئنه خود را که زاییده عشق الاهی است ترنم می کند.
…امروزه کامپیوتر، اینترنت و تکنولوژی های مربطه به بخش جدایی ناپذیر زندگی ما بدل شده است، وارد کردن این اصطلاحات و معانی در شعر یکی دیگر از توانمندی های لیلا عیاوا و از نعماتی است که وی به عالم ادبیات هدیه نموده است. هر روز صدها چیز جدید در جهان ایجاد می شود ولی برای من موضوعات معاصری چون یوتیوب و وایفای که به بخش زنده حیات امروزی بشر تبدیل شده اند و نقش بسزایی در ارتباطات و ترقی دارند بسیار حائز اهمیت است که لیلا خانم توانسته است با استعداد درخشان خود آنها را با زبان ادبی بیان نماید.
نوشته ام را با نظر مترجم کتاب جناب اکبر حمیدی «علیار» به پایان می برم که می نویسد لیلا علیاوا با فعالیتهای ادبی و اجتماعی اش «خورشیدبانو ناتوان» شاعره نامدار آذربایجان در عهد قاجار را در اذهان تداعی می کند.
نویسنده و روزنامه نگار