فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1403

تو صاحب عصری و، اما من اسیرم

فرامرز فرخ

گویا خودت کردی خطاهایی که کردم
از بس به جای من برایم گریه کردی

رنجاندمت از خویشتن اما نراندی
گفتم برایت من فدایم گریه کردی

کارم به رسوایی کشید از دوری تو
نزدیک من بودی و جایم گریه کردی

وقت دعایم هم طلبکاری نمودم
اما برای هر دعایم گریه کردی

من ادعای عاشقی کردم ولی تو دیدی دروغ است ادعایم گریه کردی

تو صاحب عصری و، اما من اسیرم
دیدی به دام افتاده پایم گریه کردی

بخش قطعه | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران