فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 16 اردیبهشت 1403

ابوالحسن درویشی مزنگی(آدم) – اسير درد دوا را بهانه مي گيرد

ابوالحسن درویشی مزنگی(آدم)- اسير درد دوا را بهانه مي گيرد

اسير درد دوا را بهانه مي گيرد
دلم دوباره شما را بهانه مي گيرد
گمان كنم كه هوايي خنده هاي تو شد
چنين كه باد هوا را بهانه مي گيرد
كنون كه ديدن تان را محال مي بيند
ببين چگونه صدا را بهانه مي گيرد
ز عهدهاي شكسته هزار قصه شنيد
هنوز مهر و وفا را بهانه مي گيرد
حديث عقل نوشتيم و او نمي خواند
جنون بي سروپا را بهانه مي گيرد
تو رفتي و دل من رفت بي تو از دستم
براي گريه عزا را بهانه مي گيرد
به باغ خاطره بردم كمي هوا بخورد
گل نگاه شما را بهانه مي گير