بسم الله الرحمن الرحیمالمنة لله که بـه خـون گر خـفتـیمیکچند چو غنچه عاقبت بشکفتیماز کشمکش دهر بسی آشفتیمکز گوهر راز سبـحه واری سفتـیمسبحان الله این چه…
بسم الله الرحمن الرحیم | |
المنة لله که بـه خـون گر خـفتـیم | یکچند چو غنچه عاقبت بشکفتیم |
از کشمکش دهر بسی آشفتیم | کز گوهر راز سبـحه واری سفتـیم |
سبحان الله این چه گوهرهاست که در نیسان احسان از رشحات سحاب فضل در صدف صدق گرد آمده و به دستیاری غواص فکرت از قعر بحر حکمت به ساحل نطق افتاده ناطقه هر یک را به مثقب تأمل سفته و به الماس تعمق به غور آن فرو رفته آنگاه به رشته مناسبت و علاقه ملایمت با یکدیگر سمت التیام و صورت انتظام داده الحق سبحه ای آمده است که اگر مسبحان مجامع قدس دست به دستش گردانند رواست و اگر مقدسان مجالس انس به انگشتش فراهم نمایند به آن سزاست، استغفرالله چه می گویم صدف پاره ای چند بی مقدار است بر هم ریخته و خزف ریزه ای چند بی اعتبار با یکدیگر آمیخته لعب کودکان را لایق و طبع دیوانگان را موافق نه بالغ نظران را با آن کاری و نه کامل خردان را از آن اعتباری، چون مقالات مستان همه بیهوده و چون خیالات تنگدستان به غرض آلوده و با این همه امید می دارم که پردگیان نشیمن معنی را پیرایه جمال گردد و جلوه نمایان انجمن دعوی را سرمایه کمال. |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج