علی حاتمیان
جا گذاشتی یک نامه و یک بوسه
کنار جانمازم در اتاق
کنار دلتنگی های هر روزم برای نبودنت
کنار ادکلن و کراوات و ساعت یادگاریت…
صدایت اینجاست هنوز؛
که میشنوم و آرام می شوم
و میشنوم و طغیان می کنم…
مرورت میکنم در نامه
که باز هم می گویی: برمیگردمت…
و من به اندازه یک بچه خوشحالم
و من به اندازه یک بچه غم دارم…
صدایت میکنم و جواب نمی دهد
صدایی که پرکشید و مرا جا گذاشت…
دوباره مرورت میکنم در نامه
که باز هم بگویی: برمیگردمت
که آرام بگیرمت در آغوش
کنار جانماز پهن شده در اتاق
کنار دلتنگی های هر روزم برای تو
کنار یک دنیا راز و نیاز بعد از نماز.
بخش شعر سپید | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران