سمانه تیموریان (آسمان)
می نشینم کنار تو
در خیالی پر از احساس
می کشی روی غم هایم
ردی از شکوفه و الماس
در هوای آغوشت
روح آسمان جاری
میروی ولی قطعا
میرسیم به هم آری
میدوم تو را امشب
تا به اوج رویاهام
دوری از دلم لیکن
دلخوشم بدین اوهام
در رسای چشم تو
مثنوی کم آورده ست
شاعری مکن انکار
آسمان دل آزرده ست
توی دشت چشمهایت
آسمان ترک برداشت
روی بوم شب انگار
فرشچیان قدم میذاشت
یک قدم فقط مانده
تا صعود به آغوشش
خواب لعنتی صبر کن
تا رسم به پابوسش
*********************
تقدیم به استاد عزیزم پدر بزرگوارم جناب طارق خراسانی عزیز
سپاس بخاطر تمام مهربانی ها , حمایت و زحماتتان
و بنده رو عفو کنین بخاطر این شعر پر از ایرادم که نه شاعرم نه شعر بلدم
استاد عزیز من شایسته بهترینهاست کاش میتونستم یک ذره از زحمات و مهربانیهاتونو جبران کنم.
بخش چهار پاره | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران