یونسِ شاعر» گذری بر میراث ادبی و اندیشگی نخستین شاعر بزرگ ادبیات ترکی
آیدین فرنگی: «… وَ تاپدوق گفت: یونس! لفظِ «نمیدانم» ذکر روزانهی تو باشد. وَ حضرت یونس از آن پس با گفتن «نمیدانم، نمیدانم، نمیدانم» به ذکر مشغول بود…»
در آخرین روزهای فروردین ۱۳۹۲، معاونت فرهنگی مؤسسهی شهر کتاب، مرکز سعدیشناسی و مرکز فرهنگی یونس امرهی ترکیه در تهران، اقدام به برگزاری همایشی کردند که به بررسی آثار، آرا و افکار دو شاعر مطرح ایران و ترکیه، سعدی و یونس اَمْرَه، میپرداخت. همایش مذکور ابتدا در تهران، در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، سپس در شیراز ادامه یافت و چندی بعد طرفِ ترکیهای میزبان همایش شد تا ادبدوستان دو کشور از شعرای نامدار یکدیگر شناخت بیشتری پیدا کنند. یکی از سخنرانان ترک آن همایش، دکتر مصطفی تاتجی، استادیار رشتهی زبان و ادبیات ترکیِ دانشگاه غازی آنکارا بود. وی که یکی از مطرحترین یونسپژوهان ترکیه است، چندین جلد کتاب را، از نقد و تحلیل تا تصحیح و ویرایش، دربارهی یونس امره نوشته و منتشر کرده است. در جریان حضور تاتجی در تهران، پیشنهاد ترجمهی یکی از آثارش با موضوع یونس امره با او در میان گذاشته شد که پاسخش به این پیشنهاد مثبت بود. کتاب انتخاب شده برای ترجمه، چهار فصل دارد و سرفصلهایش به شرح زیر است: ۱ـ یونس امره کیست؟ ۲ـ زندگی داستانی یونس امره در مناقب عرفانی ۳ـ آثار یونس امره ۴ـ گذری بر جهان شعری یونس امره.
کتاب مورد اشاره که در اسلوب دانشگاهی نوشته شده، منبع مناسبی است برای کسب شناخت اولیه از کسی که او را نخستین شاعر بزرگ ادبیات ترکی دانستهاند. کار برگردان کتاب با هماهنگی و همکاری مصطفی تاتجی ادامه یافت و نتیجه، کتابی شد با نام «یونسِ شاعر» که آن را به نوعی میتوان خروجیِ همایش سعدی و یونس امره دانست.
یونس امره که در فاصلهی سالهای ۶۳۸ تا ۷۲۰ هجری قمری در آناتولی زیسته، «اصلیترین نمایندهی زبانهای گفتاری و نوشتاری ترکان اوغوز در آن سرزمین است. او نقش مهمی در شکلگیری شیوهای داشت که اکنون با نام ترکی قدیم آناتولی شناخته میشود. شیوهی مذکور نخستین برگ از دفتر زبانی است که امروز نام ترکی ترکیه بر آن نهاده شده است.» (یونس شاعر، ص ۷۶)
اینک مختصری دربارهی محتوای کتاب:
فصل نخست به بررسی موضوعات زیر میپردازد: زادگاه و مزار یونس، تخلص شاعر، زندگی خانوادگی، امّی بودن یا امّی نبودن وی، سفرهای شاعر و طریقت او. البته در خصوص اغلب موارد مورد اشاره، چندوچونهای بسیاری هست و نمیتوان با قاطعیت به ابراز نظر پرداخت. مؤلف دیدگاههای متنوع و متفاوت مطرح پیرامون هر مقوله را گردآورده و کوشیده بر اساس اسلوبهای پژوهشی، به تنظیم اثر مبادرت بورزد.
در فصل دوم زندگی داستانی یونس امره در مناقب عرفانی مورد بازبینی قرار گرفته است. بین این مناقب، گروهی به امی بودن شاعر تأکید و دارند و برخی دیگر به اهل علم و مدرسه بودن وی. دیدگاه سومی هم هست که میگوید: «میتوان قبول کرد درویشی امی سرودههای آیینی و شعرهای عرفانی کوتاهی نوشته باشد؛ اما یونس مثنویای با بیش از پانصد بیت سروده که نوشتناش برای فرد امی غیرممکن است. همان قدر که ادعای ناتوانی شاعر در تلفظ «حروف هجاء» دیدگاهی افراطی است، به تمامی اهل علم و مدرسه دانستن این درویش بیریا نیز نشان از تفریط دارد.» (همان، ص ۲۲)
ولایتنامهی حاجی بکتاشِ ولی و تذکرةالخاص، نوشتهی ابراهیم خاص، دو منبع اصلی در بررسی زندگی داستانی یونس امره محسوب میشود. البته منابع دیگری نیز در این بخش مورد بازبینی قرار گرفته است.
در فصل سوم، آثار یونس معرفی و به شکل مختصر بررسی شده است. از شاعر دو اثر بر جا مانده است: یکی مثنوی رسالةالنُصحیّه که اندرزنامهای است صوفیانه و دیگری دیوان الهیات یا همان دیوان اشعار. مصطفی تاتجی دربارهی دیوان یونس مینویسد: «متأسفانه مجموعهی گردآمده در زمان زندگی شاعر به دست ما نرسیده است. اگر فراوانی تفاوت بین نسخههای خطی دیوان او را مد نظر قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که نسخههای موجود ریشه در منابع شفاهی دارد. نتیجهی جستوجوهای ما نشان داده در کتابخانههای ترکیه و سایر کشورها، افزون بر یکصد نسخهی دستنویس از دیوان شاعر نگهدای میشود. از تطبیق نسخههای قدیمیتر چنین برمیآید وی بیش از چهارصد قطعه شعر سروده است.» (همان، ص ۷۰)
در خصوص رسالةالنصحیه نیز چنین نوشته شده است: «پندنامهای است متصوفانه که سال ۷۰۷ هجری قمری، در قالب مثنوی و با هدف شرح مراحل سیر و سلوک معنوی سروده شده است… این رساله ششصد بیت دارد.» (همان، ص ۵۶)
فصل پایانی کتاب گذری دارد بر جهان شعری یونس امره. در بخشی از این فصل میخوانیم: » در آن ایام زبانی که یونس برای شاعری برگزید، همچون طفلی نوپا بود که هنوز قادر نیست روی پاهای خودش بایستد. در چنان شرایطی شاعر توانست زبان سادهای را که در کوچهها و خانهها به کار میرفت، به خدمت معنا درآورد. او کلمات را در کارکرد خاصی که خود مراد میکند به خدمت گرفته و موفق شده معانی بلند مد نظرش را با زبانی ساده بیان کند. یونس توانست با کلامش تنپوشی از عشق و دانایی بر قامت زبان ترکی بدوزد. اسلوب حاکم بر شعرهای او اسلوب گفتاری است و راز جاودانگی شعرهای عرفانیاش در ذهن مردم چیزی نیست جز بیان حقایق الهی به واسطهی زبانی که مردم روزانه با آن سخن میگفتند.» (همان، ص ۷۷)
سخن یونس امره سخن عشق است. او که سرمست از بادهی الهی است، به ستایش حضرت باری میپردازد، مظاهر حضرت حق را در طبیعت میجوید و آفریدهها را به پاس آفریدگارشان دوست میدارد. طراح جلد کتاب، مهران رجبعلیزاده، با ایده گرفتن از نقش لاله به عنوان یکی از مهمترین نمادهای هنر اسلامی ترکان عثمانی و با استفاده از رنگ قرمز، هم در گلبرگ لالهها و هم در نیمتای بالایی جلد و نیز با کثرت بخشیدن به تعداد شاخههای مواج لاله، مقولات عشق، رویش، رشد و سماع را به تصویر میکشد. در ادامه، یک شاخه از میان سایر شاخهها، تعالی پیدا کرده و حالت عروج به خود میگیرد. گلهای این شاخه اگرچه در پایین شاخه سرخ است، پس از تعالی، به رنگ طلایی درمیآید.
این یادداشت را با نقل بخشی از مناقب یونس امره به پایان میبریم: «یونس روزی هنگام شکستن هیزم، در جانب کوه، اسبسواری را دید سراپا پوشیده به جواهر. مرد به سوی او میآمد. دانست که سوار پادشاه است. سوار چون یونس را دید، افسار اسب کشید؛ ایستاد و پرسید: «چه میکنی درویش؟» یونس پاسخ داد: «هیزم میشکنم.» پادشاه مقداری طلا به یونس داد. یونس پرسید: «پادشاها! این چیست؟» پادشاه گفت: «خدمتکاری است نیکو. هر کجا اراده کنی، سر از خدمت بازنمیتابد.» یونس پرسید: «اسمش چیست؟» پادشاه گفت: «طلا.» یونس گفت: «در این دنیا خداوند تعالی بندگانی دارد که اگر به کوهها و سنگها بگویند طلا شو! جملگی طلا میشوند. پس به اطراف اشاره کرد. درحال سنگها و درختهای آنجا طلا شدند. سپس کلامش را چنین ادامه داد: «پادشاها! اینها فانیاند. به چه کار میآیند؟ همان بهتر که سنگ، سنگ باشد و درخت، درخت.» و در دم، سنگها و درختهایی که طلا شده بودند، به حال نخست بازگشتند.» (همان، ص۴۶)
در پیوستهای انتهایی کتابِ «یونسِ شاعر»، برگردان شش شعر برگزیده از یونس به همراه متن ترکی، واژهنامه، تصاویری از شاعر که حاصل تخیل نقاشان و مجسهسازان ترکیهای است و همچنین نمایهی کسان و کتابها گنجانده شده است.
کتاب «یونسِ شاعر» را که برگردان چهار مقاله از مصطفی تاتجی است، نشر عنوان در اردبیل، در یکصدوبیست صفحه، در شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۵۵۰۰ تومان منتشر کرده است.