فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 1 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

یاسر شفیعی (تائب) – رفیق

رفیق

یا مَبَر در آتش ام ، یا من بسوزان ای رفیق
ای که بر جانم زدی، با چوب ِدوران
ای رفیق

یا طناب از گردن ام بردار، یا بر دار
کن
شرمسارم میکند این چوب ِ دوران
ای رفیق

از زمستان هم زمستانی تر است
گویا دلت
از نفسهایت رسیده، باد و بوران
ای رفیق

گرگ و میشی، در هوای ِ گرگ و میشی میروی
دوستی یا دشمنی ، بر جان ِچوپان
ای رفیق

زیر و رو کردی مرا، با جور و میگویی وفا
زیره را با زیرکی، بردی به کرمان
ای رفیق

برکه ام خواهی چرا؟ تا نشنوی
فریاد ِمن
خامُشی را بشکند، آوای ِغوکان
ای رفیق

تائب

پ.ن

آنچه مینویسیم ، سرنوشتیست
که میخوانیم.

بلند پروازیها ، سقوطی دردناک بهمراه دارد.

درود ها دوستان عزیزم ، اساتید گرانقدرم.
خواهران و برادران معظّم و بزرگوارم.
بدلیل ضعف نت قادر به پاسخگویی کامل نیستم شرمسار تائب.
حق یارتان

شاعر یاسر شفیعی (تائب)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو