خیال می کنم تویی قرار بی قرارها
چه بی قرار تر شدم میانه ی قرارها
چه بی قرار تر شدم میانه ی قرارها
نگاه می کنم ولی تو پشت ابر مانده ای
نشسته روی شیشه های روبرو بخار ها
همیشه در پِىِ توام به هر کجا که می روم
تَصَوّرِ حضور تو سرورِ بر دیارها
ز دورى تو قامتم خمیده شد «چُنان»، كَمان
و من میان این همه تلاطُم و فشارها
انیس چشمهای من برای روز بیکسی
دلی شکسته مانده در حصار انتظارها
بدون تو شکسته ام ، به خلوتم نشسته ام
کشیده ام به گِردِ خود و دیگران حصار ها
#یاسررشیدپور
شاعر یاسررشیدپور
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو