گونه های خیس از آن شماست
عشق هم پیوسته مهمان شماست
آسمان در حیرت خود مانده است
وسعت یک آسمان جان شماست
تیله های چشمتان سرشار خون
عاشقی در خون جوشان شماست
حسرت یک حرف دل از آن ماست
عین و شین در قاف قربان شماست
کار تو فان با تلاطم حاصل
جزرو مد اشک چشمان شماست
کاش می شد جمله ای زیبا نوشت
جمله ای زیبا که شایان شماست
شاعر: فرهاد مرادی
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر