فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 28 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

کریم لقمانی – یادت نیست

باور نکنی شکسته ام ، بادت نیست
از مهر دل تو رفته ام ، یادت نیست
با مدفن خود چنان هم آغوش شدم
ازعشق زمانه خسته ام ، یادت نیست
محصورشدم به دور خود میچرخم !
من بغچه ی غصه بسته ام ، یادت نیست
مستمسک این وُ آن مکن بیش مرا
با زخم زبان گسسته ام ، یادت نیست
یک بار دگر بیا تو مصلوبم کن
پای دارغم نشسته ام ، یادت نیست
**==**==**
میان کوچه ای بن بست
که بوی عشق دم کرده
زیرفانوسی که پت پت میکندنورش
کنارخستگی هایم
جاخوش کردم !
لم داده به تندیسم سایه ای بی روح
گرفته قامت آرامش ذهنم
بادوپای قفل کرده بردوپای من
که هرجا میروم
این چرخ زاید را یدک دارم !
هجومی تلخ
مرادرخودفروبرده
نباشدیک طبیب عشق
بشکنددیواردلتنگی
تا بگریزم
ازآواراین بن بست
s@rv

شاعر کریم لقمانی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو