در افزونۀ این کتاب، رابطۀ شعر و نظریهپردازی نیما و اسلاف و اخلافش با توجه به نظریۀ اضطراب تأثیر بررسی شده است. نیما در نظریهپردازی و شعر خود هم این اضطراب را صورتبندی میکند، و هم بر اضطراب خود غلبه میکند. شاملو و رویایی با کنار زدن نیما و اتصال به ادبیات پیش از نیما، میکوشند از نیما الوهیتزدایی کنند، اما براهنی نمونۀ شکست در برابر این اضطراب است.
هرولد بلوم متولد (۱۹۳۰ – ۲۰۱۹)، منتقد ادبیات آمریکایی و استاد علوم انسانی در دانشگاه ییل بود. از او اغلب به عنوان تأثیرگذارترین منتقد اواخر قرن بیستم یاد شده است. پس از انتشار اولین کتاب خود در سال ۱۹۵۹، بلوم بیش از ۵۰ کتاب نوشت، از جمله ۲۰ کتاب نقد ادبی، چندین کتاب در مورد دین و یک رمان. وی در طول زندگی، صدها گلچین را در مورد تعداد زیادی از چهره های ادبی و فلسفی برای انتشارات خانه چلسی ویرایش کرد. کتابهای بلوم به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده است.
کتاب «اضطراب تأثیر؛ نظریهای در شاعری» نوشته هارولد بلوم، منتشر شده در سال ۱۹۷۳، اثری پیشگام در نقد ادبی بود که تأثیر عمیقی بر مطالعات ادبی داشته است. این کتاب تاثیرگذار، تز اصلی بلوم در مورد کشمکش روانی شاعران در مواجهه با تأثیر پیشینیان خود را ارائه میکند و درکی ویژه از پویایی بین سنت و نوآوری در ادبیات میسازد.
بلوم معتقد است که شاعران اضطرابی عمیق در مواجهه با تحت تأثیر قرار گرفتن از پیشگامان ادبی خود تجربه میکنند و به همین خاطر همه متون ادبی، در واقع واکنشهایی به آثار پیشین خود هستند، با این بیان که نویسنده نوظهور باید با تأثیر «پدر» ادبی خود روبرو شده و بر آن غلبه کرده تا هویت و صدای خود را بروز دهد. بلوم استدلال میکند که این اضطراب شاعران را به یک «سوءبرداشت خلاقانه» یا خوانشی به عمد نادرست از پیشینیان سوق میدهد تا هویت ادبی منحصر به فرد خود را شکل دهند.
بلوم برای توضیح چگونگی سوءبرداشت و تحریف آثار پیشینیان توسط شاعران، شش «نسبت تجدیدنظرطلبانه» را معرفی میکند. این نسبتها که شامل «انحراف» (clinamen)، «فرجامبخشی» (tessera)، « الوهیتزدایی » (kenosis)، «دیوش» (daemonization)، «وارستگی» (askesis)، و «حلول» (apophrades) میشوند، چارچوبی برای درک مراحل رشد تأثیرگذاری شاعرانه ارائه میدهند. نظریه بلوم بیان میکند که این تأثیر میتواند هم منبع الهام و هم اضطراب باشد. این کتابی که با ذکر نمونههای عینی، بر مباحث و زمینههای مختلف هنری و فکری تأثیر گذاشته است.
در قسمتهایی از کتاب «اضطراب تاثیر؛ نظریهای در شاعری» میخوانیم؛ «من شکسپیر را بیرون از اضطراب تأثیر نگاه داشتهام، و این کار نتیجه بلافصل آماده نبودن من برای اندیشیدن تدبیری درباره شکسپیر و اصالت است. کسی نمیتواند به مسئلۀ تأثیر بیندیشد بیآنکه موثرترین مولف در چهار قرن اخیر را در نظر بگیرد. من گاهی اوقات گمان میبرم ما واقعاً به سخنان یکدیگر گوش نمیدهیم، زیرا دوستداران و رفقای شکسپیر هرگز به سخنان دیگران گوش نمیدهند. این موضوع بخشی از این حقیقت کنایی است که ما همگی ابداع شکسپیریم. تا آنجا که ما میدانیم، ابداع انسان اسلوبی از تأثیر است برتر از ادبیات صرف. من نمیتوانم چیزی به نظر امرسون درباب این تأثیر بیفزایم… یک خوانندۀ خوب میتواند بهنوعی در ذهن افلاطون رسوخ کند و از دریچۀ ذهن او ببیند و بیندیشد، اما نمیتوان به درون ذهن شکسپیر رسوخ کرد. ما هنوز بیرون از دروازهها هستیم. توان اجراییو خالقیت شکسپیر منحصربهفرد است. هیچ انسانی نمیتواند تخیلی بهتر از این داشته باشد. او به رفیعترین قلههای تیزبینی برای سازگاری با خود فردی دست یافته بود؛ زیرکترین نویسندگان، حد اعلای نویسندگی. شکسپیر با این حکمت زندگی، موهبتی برای برقراری توازن میان قدرت تخیل و موسیقی است. او مخلوقات افسانهایخود را ملبس به شکل و احساسات میکند، گویی آنها مردمانی هستند که زیر سقف خانۀ او زندگی کردهاند؛ و تعداد کمی از انسانهای واقعی چنین شخصیتهای متمایزی مانند شخصیتهای این داستانها را ازخود بر جای گذاشتهاند که بهشایستگی چنین زبان شیرینی را به کار گرفته باشند. بااینحال، استعدادهایش هرگز او را به خودنمایی اغوا نکردند و همچنین تنها با یک سیم نمینوازد (تکبعدی نیست) نوعی غریزۀ فراگیر کل استعدادهای ادراکیاش را هماهنگ میکند»
انتشارات نگاه، کتاب «اضطراب تاثیر؛ نظریهای بر شاعری» به نویسندگی هرولد بلوم را با ترجمه محمد جواد اصفهانی، در ۲۸۸ صفحه و به بهای ۲۹۵ هزار تومان درتابستان ۱۴۰۳ منتشر کرده است.
منبع : ایبنا