سلام اى باده ، اى هم صحبت شب هاى پر تكرار
تو از من دلخورى من از نگاه هر شبت بيزار
تو از من دلخورى من از نگاه هر شبت بيزار
سلام اى همنشينِ هر شبم اى غم ، كه ميمانى
سلام اى بهترين تصويرِ يك درد امانت دار
من امشب در تو ميميرم ولى بيدار ميمانم
كه گاهى با غمت بايد مدارا كرد ، با اجبار
اگر در خود شكستى و شكستن در تو ميخندد
بخند و خنده هايش را به حال خويشتن بگذار
اگر اين تَنگِ بى روزن عبورت را نميخواهد
نگاهت را به طوفانِ شب بى انتها بسپار
چرا بايد مداوم غرق ماتم بود ، از آن روز
سواى خون دل هايم ، تماشا داشت آن ديدار
من از آيينه ميترسم مبادا بشكند در من …
پرشانى ست… تعبيرِ هزاران چشم حسرت وار
يكى بايد بيايد درد ها را ساده بنويسد
يكى بايد بخواند شعر هايم را ، تن ديوار
#كارن_مقدم
شاعر کارن مقدم
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو