چون سینه ی مشک چاک شد تیر گریست/محمد بهرامی اصل
چون سینه ی مشک چاک شد تیر گریست
عقل از سر عشق رفت و تدبیر گریست
تا دید که عباس زاسب افتاده است
مشک وعلم و نیزه و شمشیر گریست
خانه » اشعار » فارسی » اشعار مذهبی و ملی » اشعار عاشورایی » حضرت ابا الفضل(ع) » چون سینه ی مشک چاک شد تیر گریست/محمد بهرامی اصل
چون سینه ی مشک چاک شد تیر گریست/محمد بهرامی اصل
چون سینه ی مشک چاک شد تیر گریست
عقل از سر عشق رفت و تدبیر گریست
تا دید که عباس زاسب افتاده است
مشک وعلم و نیزه و شمشیر گریست