چه رسمی داری ای دوره زمونه/افشین یداللهی
زمونه
چه رسمی داری ای دوره زمونه
كه هر روزت یه جا عاشق كشونه
هزاران سال كه میجنگه آدم
نمی دونه گرفتار جنونه
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
نفسهای بهار و گاز خردل
رو خاك آسمون رگبار تاول
همیشه عاشق از جونش گذشته
كه عشق آسان نبوداز روز اول
هنوزم كار دنیا غیل و غاله
هنوزم صلح آدمها محاله
هنوز آدم نمیشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پایماله
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
شاعر: مرحوم دکتر افشین یداللهی