فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 14 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

چهل و یک روز از عمرم تقدیم به تو…

علی حاتمیان

چهل و یک روز از عمرم تقدیم به تو…

تویی که مرا به اندازه من نمیشناسی!

همان تویی که مرا از خودم باور کرد

همین خودم که خودم را از تو تعریف کرد…

چهل و یک روز از زندگیم تقدیم به تو…

به یسنای تنهایی من…

به روزی روزگاری و داستان عاشقی من…

به نانوشته هایم در اوج داستان

به تکیه کردن به دوش تو به هنگام پایان.

چهل و یک روز از دنیایم تقدیم به تو…

همان دخترک بی اعصاب بی اعتماد!

منم، همان پسر پاییزی در اوج خزان

من و تو و ساعت و خزان و صدا…

چهل و یک روز از روزگارم تقدیم به تو…

همان سی ام شهریور تا نهم آبان…!

یادت هست؟

به همه قهر و آشتی ها،

به هم آغوشی در اوج بی هم آغوشی…

به حرف های نزده پشت تلفن،

به هر خاطره ات کمرنگ تر از دیروز.

چهل و یک روز از عمرم را پس نمیخواهم!

مرا به فراموشی نسپار،

جاده ها همواره تو را از من پس میخواهند!

و یادت تو را به من تحمیل میکند.

چهل و یک روز از زندگیم را پیشت نگهدار!

به همین دستبند فراموش شده ات؛

به همین یادگاری کوچک و محقر.

به تمام روزهای بی تو بودن

به تمام آدمک های مجازی این شهر…

چهل و یک روز از عمرم را پیش خود نگهدار،

بگذار باور کنم مرا دوست داشتی،

بگذار بغض و اشکت را به حقیقت بپندارم،

بگذار تمام دلنوشته هایم رنگ حقیقت به خود بگیرد.

چهل و یک روز از دنیایم را پیش خود عزیز بدار،

که من عمری را با خیال این چهل و یک روز سپری کردم.

بخش شعر سپید | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران