فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

چند نیمایی

بهناز علیزاده

سحر با خود صبا می گفت..،
من آزادم..،
بسی شادم.،
بسی سخت است بنیادم..،
و زندانبانم آزاد نیست.،
و او شاد نیست.،!
که من را کس نمی بیند،!
چه آبادم.،!!
کَنَد کوه..،
عزم فولادم.،

*
اشک کوبد پیکرم را.،
در گریبانم فرود آرد سرم را،
لیک هنگام غرور..،
محکمم.،چون کوه نور..،
یارب ادراکم بده.،
تا برم بالا سرم را..،
راست گیرم پیکرم را..،

*
بهناز علی زاده ( کیمیا) آلمان

بخش شعر نیمایی | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران