فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

پژند محرر صفايي – اکر…


گر ماه به روی تو نظر می انداخت
بی شک زجمال تو سپر می انداخت
گردونه اگر به کام ما می چرخید
گردون بیقین طرح دگر می انداخت
مهرم به دلت اگر چو گل می رویید
غم را چو درخت از کمر می انداخت
این مرغ شکسته پر که افتاده بخاک
آن است که ‌عقاب ازو پر می انداخت
گر شاخه جدا نمیشد از جان درخت
هیزم شکن از دست تبر می انداخت
عمرگذران چه سود دارد بی دوست
ایکاش که دوست ازگذر می انداخت
افتاده دلم ز پای از این در به دری
این خسته خوشا بی خبر می انداخت
عمری بگذشت به شور بختی و فراق
خوش بود اگر دمی شکر می انداخت
در عالم ‌عشق درد هجران میسوخت
هر لحظه و شعله از شرر می انداخت
‌پژند.

شاعر پژند محرر صفايي

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو