فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

پروین برهان – سر زنجیر

سر زنجیر
اسمان زنگار بست از اه بی تاثیر ما
تلخ و ترش و گس شده از اولش تقدیرما
هر چه درد و داغ و غم در پرده دارد روزگار
یا به ما ارفاق کرده یا شده تقصیر ما
گرچه با پنبه هزاران سرشد از گردن جدا
تا رسد نوبت به ما چوبی شده شمشیرما
سر نخ هر مشکلی را بسته اند ازهر طرف
سبزو سرخ و ابی و مشکی سر زنجیر ما
بسکه ما را بر حذر کردند از بود و نبود
نیست غیر از روی اعلامیه ها تصویر ما
جاده ها بی انتها بودند و ما نا اشنا
گم شده پشت هجوم دردها تدبیر ما
تا کلید تازه ای پیدا شود باید نشست
پشت در با این سکوت تلخ عالم گیر ما
شعله هایی نسل اندر نسل هی رقصیده اند
در خیال آبرو مرگی و یا تبخیر ما
عقل و دل درمانده ی لبخندهای ما شدند
عشق و منطق گم شده در کوچه ی تفسیر ما
درد ما را نیست درمانی ولی دزدیده اند
روز و شب اسایش ما را و خود درگیرما


شاعر پروین برهان

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو